نثرهای تاریخی
نثر تاریخی در دورههای پیشین با شاهنامه ابو منصوری آغاز شد و در قرن پنجم هجری در کتاب تاریخ بیهقی اوج و اعتبار خاصّی یافت و در سده ششم گسترش پیدا کرد و کتابهای بیشتری در تاریخ جهان یا تاریخ شهرها و سلسلهها پدید آمدند که در برخی از آنها رنگ ادبی و هنر نویسندگی موْلّف بر اهمیّت تاریخی کتاب غلبه یافته است. مهمترین این آثار را در اینجا میشناسانیم.
الف) مجمل التوّاریخ
نام نویسنده دانادل و ایراندوست این کتاب معلوم نیست. از اطّلاعات خود کتاب چنین برمیآید که وی از مردم همدان یا اسد آباد بوده و کتاب خود را در سال ۵۲۰ در عهد سلطان سنجر سلجوقی نوشته است.
اهمیّت ادبی کتاب مجمل التواریخ از امتیازات تاریخی آن کمتر نیست. با وجود آن که درسده ششم نوشته شده است، شیوه انشای آن از نظر سادگی و داشتن واژهها و اصطلاحات کهن پارسی، دست کمی از نوشتههای قرن چهارم ندارد و به نظر میرسد که از نظر سبک نویسندگی هم تحت تأثیر آثار این قرن بوده است. در این کتاب، شمار واژگان تازی – جز در دیباچه – بسیار اندک است.
ب) تاریخ بیهق
یکی از بخشهای عمده تاریخ به سرگذشت شهرها و مناطق جغرافیایی و شخصیتهای علمی و ادبی آنها اختصاص دارد که گاهی در اصطلاح به آن «جغرافیای تاریخی» نیز میگویند. کتاب تاریخ بیهق، نوشته ابوالحسن علی بن زید بیهقی شناخته شده به «ابن فندق»، دارای چنین مضمون و درونمایهای است.
بیهقی از دانشمندان پرکار و توانای خراسان است که زادسالش در واپسین سالهای سده پنجم هجری در روستای سبزوار از ناحیه بیهق اتفاق افتاده است. از وی آثار زیادی باقی مانده که بیشتر آنها به تازی است. مهمترین کتاب پارسی او تاریخ بیهق نام دارد که در تاریخ و جغرافیای ناحیه بیهق (منطقه سبزوار کنونی) و سرگذشت دانشمندان و دانشوران و ادبدانان آنجاست و در آن اطلاعات تاریخی و جغرافیایی بسیاری میتوان یافت.
پ) راحه الصّدور
نجمالدّین راوندی نویسنده کتاب راحه الصّدور که اصلاً اهل راوند کاشان بوده، از دانشوران برجسته پایان قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری است. او علاوه بر دانشهای ادبی و تاریخ، در خوشنویسی و زراندازی نیز مهارت داشت. راحه الصّدور را باید از آثار نثر پارسی متعلّق به اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم هجری دانست.
این کتاب تاریخ خاندان سلجوقی از ابتدای کار تا روزگار نگارنده است و در آن درباره سلجوقیان عراق و آذربایجان با تفصیل بیشتری سخن رفته است. در پایان هم فصولی در زمینه شطرنج و مسابقات تیراندازی و شکار و هنر خطّاطی آمده که بسیار ارزشمند و کمنظیر است.
از نظر ادبی، راحهالصدور از بهترین کتابهای منثور فارسی است که بخشهایی از آن به نثر ساده و بخشهایی به نثر فنی و آراسته نوشته شده است. در بخشهایی از کتاب که به نثر فنی است، استشهاد به مثل و شعر پارسی بهویژه اشعار شاهنامه فراوان دیده میشود. نویسنده گاهی هم قصایدی کامل از شاعران عصر خود را در کتاب آورده است.
نثرهای ادبی
در دوره مورد بحث، گاهی با کتابهایی رو به رو میشویم که بیش از آن که معنا و مضمون آنها مورد توجه نویسنده و ادبدانان پس از او قرار گرفته باشد، به نثر آنها بهعنوان یک نوشته ادبی و زیبا توجه شده است. این آغاز دورهای است که در اواخر آن، لفظ پردازی و بازی با کلمات صرفنظر از معنا و مفهوم بهعنوان یکی از شاخصههای نثر فنی فارسی ظاهر میشود.
از میان اینگونه کتابها تنها به چند کتاب زیر به اختصار اشاره میکنیم.
الف) کلیله و دمنه
برخی از مواد و فصول کتاب کلیله و دمنه را به دستور انوشیروان از هندوستان به ایران آوردند و با افزودههایی به پهلوی برگرداندند. در سده دوم هجری، ابن مققع این بخشها را به عربی ترجمه کرد و در زمان سامانیان رودکی آن را به شعر فارسی درآورد. اصل شاهکار رودکی از میان رفته و چنانکه در سرگذشت رودکی گفتهایم، بیتهای پراکندهای از آن برجای مانده است. در سال ۵۳۶ هجری، ابوالمعالی نصراللّه منشی، دبیر بهرامشاه غزنوی کلیله ابن مقفع را با نثری بسیار شیوا و زیبا و استوار و آراسته.به صورت آزاد به پارسی برگرداند و از خود هم چیزهایی برآن افزود و آن را کلیله و دمنه بهرامشاهی نامید.
ابوالمعالی از مردم غزنین بود و نثر فارسی را بسیار نیکو مینوشت. به همین دلیل، مورد توجه بهرامشاه قرار گرفت و در کارهای دیوانی شرکت داده شد. او در زمان خسرو شاه جانشین بهرامشاه حتّی به وزارت رسید؛ امّا ظاهرا به سخنچینی بدخواهان مورد خشم سلطان واقع شد و به زندان افتاد و سرانجام به اشاره همین پادشاه – بعد از سال ۵۵۵ هجری – کشته شد؛ امّا کتاب او، کلیله و دمنه نام وی را جاودانه کرد؛ زیرا از همان روزگار به اندازهای مورد توجه پارسیزبانان و بهویژه دبیران و نویسندگان قرار گرفت که بهصورت کتاب درسی درآمد.
موضوع این کتاب تمثیلها و داستانهایی است که از زبان جانوران، بهویژه دو شغال به نامهای«کلیله» و «دمنه» نقل میشود.
نثر کتاب از لحاظ استواری انشا و ترکیب عبارات و داشتن اسلوب نغز و آراستگی و پیراستگی زبان و مفردات کم مانند است. از آنجا که نویسنده در این کتاب به سجع و موازنه و آوردن اشعار و امثال فارسی و عربی و آیات و احادیث پرداخته است، بسیاری از منتقدان کار او را سرآغاز نثر فنی فارسی و کتاب وی را نمونه برین این سبک بهشمار آوردهاند. باید گفت شیخ اجل سعدی شیرازی نیز در پرداختن کتاب پرآوازه گلستان به همان راهی رفته است که نصراللّه منشی بیشتر از یک قرن پیش از او گشوده بود. نه تنها سعدی بلکه بسیاری از نویسندگان از شیوه نثر ابوالمعالی تقلید کردند و کمابیش جز شیخ شیراز هیچ کس نتوانست در این راه توفیق چشم گیری بهدست آورد.
ب) چهار مقاله
درست در سالهای میانی سده ششم هجری – یعنی حدود ۵۵۱ هجری – یکی از سرایندگان و نویسندگان این قرن، نظامی عروضی سمرقندی کتابی به اسم مجمع النوادر پدید آورد که چون مشتمل بر چهار گفتار در باره دبیران، سرایندگان، اخترشماران و پزشکان بود، از قدیم به «چهار مقاله» نام برآورده است.
نظامی عروضی شعر هم میگفته است؛ امّا شعر او هیچ گاه به پای هنرش در نویسندگی نمیرسد. وی در ابتدای هر یک از جستارهای کتاب، فصلی در اهمیّت آن دانش آورده و آنگاه به ذکر حکایاتی از پیشینیان پرداخته است.
با وجود اشتباهات تاریخی فراوانی که در کتاب چهار مقاله به چشم می خورد و نویسنده هم ظاهرا قصد تحقیق تاریخی نداشته است، این کتاب از نظر ادبی اهمیت فراوانی دارد.
پ) مرزباننامه
در واپسین سالهای سده چهارم هجری یکی از اسپهبدان مازندران بهنام مرزبان بن رستم کتابی به شیوه کلیله و دمنه فراهم آورد، مشتمل بر داستانها و تمثیلهای پندآموز از زبان جانوران و انسانها و آن را مرزباننامه نام نهاد. این کتاب اصلا به زبان طبری (گویش مازندران قدیم) نوشته شده بود و بعدها یکی از دانشوران عراق عجم به نام سعدالدّین وراوینی آن را به پارسی درآورد.
مرزباننامه وراوینی مشتمل بر نه باب است، با یک دیباچه و یک ذیل. وی برخی حکایتها را در کتاب خود نیاورده و در واقع، خلاصهای از کتاب را به پارسی نقل کرده است. مرزباننامه را میتوان نمونه اعلای نثر مصنوع پارسی دانست.
ت) گلستان
ابتکارات و رهیابیهای ممتاز مصلح الدین سعدی، شیخ فرزانه شیراز به قلمرو شعر پارسی منحصر نمیماند. او چنان که خود یک بار به حق اشاره کرده، فرمانروای مسلّم مُلْک سخن – اعم از شعر و نثر- است. قوه ابتکار شگرف و شیوه بیهمتا و اسلوب سهل ممتنعی که سعدی در تنظیم گلستان بهکار پرده است، کمتر از بوستان و غزلیات وی نیست.
اگر به یاد بیاوریم که ابتکار در شعر پس از فردوسی و نظامی و عطار و در نویسندگی، بعد از بیهقی و ابوالمعالی تا چه پایه دشوار و نزدیک به محال بوده است، به اهمیت انقلابی که سعدی در شعر و نثر فارسی پدید آورده است، بیشتر پی خواهیم برد. او توانسته است با استفاده از تمام شیوهها و شگردهای نویسندگی فارسی یعنی پرداخت زیبا، فشردهنویسی، بهرهوری از شعر، تمثیل و حکایت، تنوع معانی، رنگارنگی الفاظ، دریافتهای تیزبینانه از مسائل مهم اجتماعی و اخلاقی و سرانجام، ریختن همه اینها در ظرفی آراسته و پرداخته، ترکیب تازهای در نویسندگی فارسی پدید آورد که اوّلا طبایع همه نفوس را در همه دورهها سیراب و سرشار میکند و در ثانی آهنگ و سازوارگی خاصّی در قلمرو زبان در ذهن و ذوق خواننده مینشاند و او را در برابر قدرت شگرف و مهارت بیچون و چرای خود به تسلیم و تواضع وامیدارد. از گلستان، هم رایحه نثر مسجع خواجه عبداللّه به مشام میرسد، هم نشانههای نثر آراسته و استوار ابوالمعالی خود را نشان میدهد؛ امّا در هر حال دنیای گلستان، دنیای مستقلّی است که تنها سعدی شیراز همه زوایای آن را با قلم عالم گیر خود مسخر کرده است.
گلستان شامل یک دیباچه و هشت باب است به این ترتیب: در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فواید خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تأثیر تربیت و در آداب صحبت. انشای مقدّمه اندکی فنّی و آراسته و استوار و دلپذیر و انشای بابها سادهتر و طبیعیتر است. هفت باب نخستین کتاب در بر گیرنده حکایتهای عبرت انگیز و اغلب کوتاهی است که عموماً از فرآوردههای تجربی او طی سفر سی و پنج سالهاش مایه میگیرد. بهویژه که میدانیم گلستان در سال ۶۵۶ هجری – یعنی یک سال پس از بازگشت از آن سفر دراز – نگاشته شده است. باب هشتم گلستان، بیشتر کلمات و جملات کوتاه و درهم فشردهای است که اغلب آنها از غایت استواری و زیبایی، امروز یا بهصورت ضربالمثل در میان عموم رایج است یا خود به خود، اگر نه در ضمیر و قلم عامه فارسیزبانان، دست کم بر زبان و خامه نویسندگان و ادبدوستان گذشته و حال جریان داشته است؛ از این حیث باید سعدی را چیرهدستترین و نامورترین نویسندگان زبان پارسی دانست.
از لحاظ کیفی، گلستان فشرده و حاصل تجربیّات دلپذیر و رنگارنگ سعدی است که در آنها هیجگونه گزینش و جهتیابی خاصّی صورت نگرفته است. گلستان بر خلاف بوستان که برای خودش دنیایی است مستقل و مطلوب، دست کم تصویری درست و زنده از دنیای واقعی عصر سعدی است که البتّه همه جوانب و جنبههای آن هم دلپذیر و مطلوب نیست.
برگفته از کتاب ادبیات ایران و جهان؛ سال دوم آموزش متوسطه