التَّمارین
اَلتَّمْرینُ الْأَوَّلُ
درستی یا نادرستی جمله های زیر را بر اساس حقیقت مشخّص کنید.
۱- اَلْفَلّاحُ یعْمَلُ فِی الْمَزرعَهِ وَ الْموَظَّفُ یعْمَلُ فِی الْدارَهِ. (کشاورز در کشتزار کار میکند و کارمند در اداره کار میکند.) (درست)
۲- مَرقَدُ الْإِمامِ الثّالِثِ فی مَدینَهِ مَشهَد فی مُحافَظَهِ خُراسان. (آستانه امام سوم در شهر مشهد در استان خراسان است.) (نادرست)
۳- اَلْمَخزَنُ مَکانٌ نَجْعَلُ وَ نَحْفَظُ فیهِ أَشیاءَ مُختَلِفَهً. (انبار جایی است که در آن چیزهای گوناگون میگذاریم و [از آنها] نگهداری میکنیم.) (درست)
۴- بَعدَما صَدَمَتْ سَیارَهٌ عابِراً، یأْتی شُرطی الْمُرورِ. (پس از اینکه خودرویی با عابر پیاده ای برخورد کرد. پلیس راهنمایی و رانندگی میآید.) (درست)
۵- اَلْجِسْرُ مَکانٌ یرقُدُ فیهِ الْمَرضیٰ لِلْعِلاجِ. ( پل جایی است که در آن بیماران برای درمان بستری میشوند.) (نادرست)
اَلتَّمْرینُ الثّانی
جملههای زیر را با توجّه به تصویر ترجمه کنید.
رَجاءً، اِلْعَبْ مَعَنا کُرَهَ الْقَدَمِ. (لطفاً [ای پسر] با ما فوتبال بازی کن.) رَجاءً، اِلْعَبی مَعَنا کُرَهَ الْمِنضَدَهِ. (لطفاً [ای دختر] با ما تنیس روی میز بازی کن.)
اَلتَّمْرینُ الثّالِثُ
آیات شریفۀ زیر را ترجمه؛ سپس فعل های امر را معلوم کنید.
۱- رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیرُ الرَّاحِمِینَ. (پروردگارما، به تو گرویدیم ما را بیامرز و تو بهترین رحم کنندگانی.)
۲- … رَبَّنَا افْتَحْ بَینَنا وَ بَینَ قَومِنا بِالْحَقِّ وَ أنتَ خَیرُ الفاتِحینَ. (پروردگارا، بین ما و امت ما، به حق بگشای [داوری کن] که تو بهترین گشایندگانی [داوران].)
۳- وَ اکتُب لَنا فِی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَهً وَ فِی الآخِرَهِ. (و برای ما در این جهان و در آخرت نیکی بنویس.)
۴- … اُنْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ القوم الکافرین. (ما را بر گروه بی دینان پیروز گردان.)
۵- قالَ فَاخْرُجْ مِنها فَإنَّک رَجیمٌ. (گفت: پس از آن بیرون برو، همانا تو رانده شده ای.)
۶- وَ ادْخُلی جَنَّتی. (به بهشتم درآی.)
اَلتَّمْرینُ الرّابِعُ
هر کلمه را در جای مناسب از جدول بنویسید
صِعاب (سختیها.) – صالِحات (درستکاران.)– راحِمونَ (رحم کنندگان.)– زَوْجَه (همسر.)– جِسْرَینِ (دو پل.)– تِلمیذَتانِ(دو دانش آموز دختر.)
مفرد مؤنّث | مثنّیٖ مذکّر | مثنّیٖ مؤنّث | جمع مذکّر سالم | جمع مؤنّث سالم | جمع مکسّر |
زَوْجَه | جِسْرَینِ | تِلمیذَتانِ | راحِمونَ | صالِحات | صِعاب |
اَلتَّمْرینُ الْخامِسُ
ترجمه کنید؛ سپس فرق جملۀ خطاب به مذکّر را با جملۀ خطاب به مؤنّث توضیح دهید.
۱- یا أَخی، اِسْمَعْ کَلامَ مُدَرِّسِنا. (ای برادرم، سخن آموزگارمان را بشنو.)
۲- یا أُخْتی، اِسْمَعی کَلامَ مُدَرِّسَتِنا. (ای خواهرم، سخن آموزگارمان را بشنو.)
۳- یا أَیهَّا التِّلْمیذُ، اُشْکُرْ رَبَّکَ. (ای دانش آموز پسر، از پروردگارت سپاسگزاری کن.)
۴- یا أَیتُهَا التِّلْمیذَهُ، اُشْکُری رَبَّکِ. (ای دانش آموز دختر، از پروردگارت سپاسگزاری کن.)
اَلتَّمْرینُ السادسُ
گزینۀ مناسب را انتخاب کنید.
۱- ….. مَنْ فِی الْأَرضِ، یرْحَمْکَ مَنْ فِی السَّماءِ. (به کسی که در زمین است رحم کن [تا] کسی که در آسمان است به تو رحم کند.)
اِرْحَمْ■ اُسْجُدْ □
۲- اَلْمُهَندِسونَ صَنَعوا …………….. لِعُبورِ السَّیاراتِ. (مهندسان پلی برای گذر خودروها ساختند.)
جِسْراً □ مَخزَناً ■
۳- سَعیدٌ …………….. الْمَزرَعَهَ إِلیٰ نِصفَینِ بِذٰلِکَ النَّهرِ. (سعید کشتزار را با این جوی به دو نیم کرد.)
قَسَّمَ ■ حَسِبَ□
۴- عَجَزَ الْمَریضُ؛ فـَـ……………. فِی الْمُستَشفیٰ. (بیمار ناتوان شد؛ ازین رو در بیمارستان بستری شد.)
رَقَدَ■ حَفَرَ□
۵- ظَلَمْتَ صَدیقَکَ؛ فَهوَ ………… عَلَیکَ. (به دوستت ستم رواداشتی؛ او از [دست] تو خشمگین است.)
أَحَبُّ□ غَضْبانُ■
۶- جارُنا یَعْمَلُ فی ………… الْکَراسی. (همسایه ما در کارخانه صندلی سازی کار می کند.)
مَلْعَبِ□ مَصنَع ■
اَلتَّمْرینُ السابعُ:
کلمه های مترادف و متضاد را کنار هم بنویسید.
حَیاه – جَمال – تِلْمیذ – عِندَما – حَزین – قُبْح – مَحْزون – لَمّا – شَقاوَه – طالِب – سَعادَه – مَمات
حَیاه (زندگی) ≠ مَمات (مرگ) | جَمال (زیبایی) ≠ قُبْح (زشتی) | شَقاوَه (بدبختی) ≠ سَعادَه (خوشبختی) |
تِلْمیذ (دانش آموز) = طالِب | حَزین (اندوهگین) = مَحْزون | عِندَما (هنگامی که) = لَمّا |
کَنْزُ الْحِکْمَهِ (گنج دانش.)
بخوانید و ترجمه کنید؛ سپس فعل های ماضی، مضارع و امر را تشخیص دهید.
۱- اِعْلَمْ أنّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ. (بدان که پیروزی همراه بردباری است.) النَّصر: پیروزی
۲- لا یَشْکُرُ اللهَ مَنْ لا یَشْکُرُ النّاسَ. (از خدا هم سپاسگزاری نمیکند آنکه از مردم سپاسگزاری نمیکند.)
۳- أعْجَزُ الناس مَنْ عَجَزَ عَن اکتسِاب الإخوان. (ناتوان ترین مردم کسی است که از یافتن دوست ناتوان است.)
۴- إذا قَدَرتَ عَلی عَدوّک؛ فاجعَل الْعَفْوَ عَنهُ شُکْرا لِلْقدرَه علیَه. (هر گاه بر دشمنت دست یافتی؛ بخشایش را شکرانهٔ چیرگی بر او به شمار آور [قرار بده].)
۵- الَعِلمُ وَ المالُ یَسْتُرانِ کُلّ عَیبٍ وَ الجَهلُ وَ الفقرُ یَکشفانِ کُلَّ عَیبٍ. (دانش و دارایی هر عیبی را میپوشانند؛ نادانی و نداری هر عیبی را هویدا میکنند.)
فعّالیّت
یک متن کوتاه عربی (قرآن، حدیث، داستان و لطیفه …) پیدا کنید که فعل امر داشته باشد. – به عهده دانش آموز
اَلْأَربَعینیات (مراسم چله.)
عِندَ السّائِقِ (کنار راننده.)
– کَم أجُرَهُ نَفَرٍ واحِدٍ؟ (کرایه یک نفر چقدر است؟.) – اَلْأُجرَهُ مَقطوعَهٌ. کَم نَفَراً أَنتُم؟ (کرایه ثابت است. شما چند نفرید؟)
– ثَلاثَهٌ. (سه نفر.) – أُجرَهُ کُلِّ نَفَرٍ خَمسَهٌ وَ عِشرونَ أَلفَ دینارٍ. (کرایه هر نفر بیست و پنج هزار دینار است.)
– اَلْجَوُّ حارٌّ. رَجاءً، عَلَیکَ بِالْحَرَکَهِ یا سائِقُ. (هوا گرم است. لطفاً، ای راننده باید راه بیفتی.) – عَلیٰ عَینی. (به روی چشمم.)
– رَجاءً، شَغلِّ الْمُکَیفَ. (لطفاً، کولر را روشن کن.) – اَلْمُکَیفُ معُطَّلٌ. (کولر کار نمی کند.)
– عَفواً؛ فَلا نَرکَبُ هٰذِهِ الْحافِلَهَ. (ببخشید؛ پس ما سوار این اتوبوس نمی شویم.) – أَفتَحُ نَوافِذَ الْحافِلَهِ. (پنجره های اتوبوس را باز می کنم.)
– لا، نَحنُ نَنزِلُ. مَعذِرَهً. (نه، ما پیاده می شویم. ببخشید.) – لا بَأْسَ. (اشکالی ندارد)
– رَجاء،ً علَیکَ باِلوُقوفِ فی مَکانٍ لِأدَاءِ الصَّلاهِ و للِإِستِراحهَ. (لطفاً، باید در جایی برای نماز خواندن و استراحت کردن بایستید.)
– عَلیٰ عَینی. (به روی چشمم.)
– یا سائِقُ، أَینَ اَلْوُقوفُ وَ مَتیٰ؟ (ای راننده، کجا می ایستید و چه زمانی؟) – فی أَحَدِ الْمَواکِبِ بَعدَ نِصفِ ساعَهٍ. (در یکی از ایستگاههای خدماترسانی پس از نیم ساعت.)
– هَل تُوجَدُ مرَافِقُ صِحّیهٌ؟ (آیا سرویس بهداشتی وجود دارد.) – نَعَم، بِالتَّأکیدِ. (آری؛ البته.)
۱- أداءُ الصَّلاهِ: به جا آوردنِ نماز / ۲- اَلْوُقوف: ایستادن، توقّف
پی دی اف درس سوم عربی پایه نهم: جسر الصداقه