خودارزیابی
۱ـ مهم ترین درونمایه سرودهها و نوشتههای ادبی دوره انقلاب اسلامی را بیان کنید.
◙ محکوم کردن استبداد و بیعدالتی؛
◙ ستایش آزادی و آزادیخواهان؛
◙ ترسیم افقهای روشن و امیدبخش پیروزی برخلاف ادبیات ناامید و مأیوس قبل از انقلاب؛
◙ تکریم شهید و فرهنگ شهادت با تکیه بر اسطورههای ملّی و تاریخی؛
◙ طرح اسوههای تاریخی به ویژه تاریخ اسلام مانند پیامبر اکرم، امام علی و امام حسین و چهرههای مبارز همچون حضرت امام خمینی.
۲ـ شعر معاصر پیش از انقلاب اسلامی به چند دوره تقسیم می شود؟ نام ببرید.
دورۀ اوّل: دوره سلطنت رضاخان (از سال ۱۳۰۴ تا شهریور ۱۳۲۰).
دورۀ دوم: از آغاز حکومت محمدرضا تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
دورۀ سوم: از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
دورۀ چهارم: از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷
۳ـ مهمترین قالبهای نثر بعد از انقلاب اسلامی کدام اند؟ نام ببرید.
داستان و رمان نویسی / خاطرهنویسی / زندگینامه نویسی / نثر ادبی (قطعه ادبی) و ادبیات نمایشی
۴ـ موضوع کلی هر کدام از آثار زیر را بنویسید:
حیدر بابایه سلام: شاعر در این منظومه با شیفتگی تمام از اصالت فرهنگی و زیباییهای روستای زادگاهش یاد میکند.
جای پای خون: حاصل تجربههای داستانی او خصوصاً در زمینه ادبیات مذهبی.
سووشون: دربرگیرنده داستان زندگی زری و یوسف و اوضاع اجتماعی مردم فارس در خلال جنگ جهانی دوم است.
۵ـ شعر احمد عزیزی را از نظر ویژگیهای فکری و ادبی شعر انقلاب بررسی کنید:
یاس بوی مهربانی میدهد / عطر دوران جوانی میدهد
یاسها یادآور پروانه اند / یاسها پیغمبران خانه اند
یاس مثل عطر پاک نیّت است / یاس استنشاق معصومیت است
یاس را آیینهها رو کرده اند / یاس را پیغمبران بو کرده اند
یاس بوی حوض کوثر میدهد / عطر اخلاق پیمبر میدهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود / دانههای اشکش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه / میچکانید اشک حیدر را به چاه
عشقِ محزون علی، یاس است و بس / چشم او یک چشمه الماس است و بس
اشک میریزد علی مانند رود / بر تن زهرا گل یاس کبود
گریه آری گریه چون ابر چمن / بر کبود یاس و سرخ نسترن
قلمرو فکری: یاس نماد حضرت زهراست. رنگ دینی و شیعی دارد. عشق به امام و حضرت زهرا را به عنوان اسطوره تاریخ بازگو میکند.
قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / استعارههای تازه و بی پیشینه و تشبیههای نو / تلمیح به اسوه های تاریخی به ویژه تاریخ اسلام
گزارش دقیق سرواد
۱- یاس بوی مهربانی میدهد / عطر دوران جوانی میدهد
قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن / یاس بوی مهربانی میدهد: کنایه از این که من را به یاد مهربانی و عشق میاندازد. / بوی مهربانی: استعاره / یاس: نماد حضرت زهرا
بازگردانی: بوی یاس من را به یاد عشق و دوران جوانیام میاندازد.
۲- یاسها یادآور پروانه اند / یاسها پیغمبران خانه اند
قلمرو ادبی: پروانه: نماد عاشق راستین / یاسها پیغمبران خانه اند: تشبیه
بازگردانی: عطر یاس من را به یاد عاشق راستین میاندازد. عطر یاس پیام آور معنویت در خانه است.
۳- یاس مثل عطر پاک نیّت است / یاس استنشاق معصومیت است
قلمرو زبانی: استنشاق: بوییدن / معصومیت: پاک دامنی / قلمرو ادبی: یاس مثل عطر …: تشبیه / یاس استنشاق معصومیت است: تشبیه
بازگردانی: بوی یاس من را به یاد نیت پاک و پاکدامنی معصومان میاندازد.
۴- یاس را آیینهها رو کرده اند / یاس را پیغمبران بو کرده اند
قلمرو زبانی: «را»: به معنای «به» / قلمرو ادبی: آیینه: استعاره از انسانهای پاک / کنایه در هر دو مصراع
بازگردانی: عطر گل یاس را انسانهای پاک و پیامبران به کار برده اند.
۵- یاس بوی حوض کوثر میدهد / عطر اخلاق پیمبر میدهد
قلمرو ادبی: تلمیح / کنایه در هر دو مصراع / عطر اخلاق: اضافه تشبیهی
بازگردانی: عطر گل یاس من را به یاد حوض کوثر و اخلاق خوش پیامبر میاندازد.
۶- حضرت زهرا دلش از یاس بود / دانههای اشکش از الماس بود
قلمرو ادبی: در هر دو مصراع تشبیه دیده میشود. / واژه آرایی و ردیف: بود
بازگردانی: حضرت زهرا دلی مانند عطر یاس زیبا و خوشبو داشت. دانههای اشک او مانند الماس درخشان و زیبا بود.
۷- داغ عطر یاس زهرا زیر ماه / میچکانید اشک حیدر را به چاه
قلمرو زبانی: داغ: جای سوخته با آهن تفته یا آتش / قلمرو ادبی: تلمیح / داغ: مجاز از اندوه / داغ عطر: اضافه تشبیهی / ماه؛ چاه: جناس
بازگردانی: رنج و درد دل حضرت زهرا سبب میشد که حضرت علی سر در چاه کند و بگرید.
۸- عشقِ محزون علی، یاس است و بس / چشم او یک چشمه الماس است و بس
قلمرو زبانی: محزون: اندوهگین / بس: فقط / چشمه: ممیز / محزون علی: ترکیب وصفی وارون / قلمرو ادبی: مصراع دوم تشبیه دارد. / واژه آرایی و ردیف: است و بس / چشم، چشمه: جناس ناهمسان افزایشی
بازگردانی: حضرت علی اندوهگین عاشق یاس خوش بو بود. چشم حضرت علی که میگریید مانند چشمه الماس بود.
۹- اشک میریزد علی مانند رود / بر تن زهرا گل یاس کبود
قلمرو زبانی: کبود: آبی سیر یا بنفش پررنگ /قلمرو ادبی: هر دو مصراع تشبیه دارد
بازگردانی: حضرت علی مانند رود بر تن همسرش میگریست و تن حضرت زهرا مانند یاس کبود بود.
۱۰- گریه آری گریه چون ابر چمن / بر کبود یاس و سرخ نسترن
قلمرو زبانی: کبود یاس: ترکیب وصفی وارون / سرخ نسترن: ترکیب وصفی وارون / قلمرو ادبی: چون ابر چمن: تشبیه / یاس کبود و نسترن سرخ: استعاره از تن کبود حضرت زهرا
بازگردانی: آری حضرت علی مانند ابر چمن بر روی یاس کبود و نسترن سرخ یعنی تن حضرت زهرا میگریست.
۶ـ شعر زیر را از نظر سطح فکری بررسی نمایید.
بهسان رهنوردانی که در افسانهها گویند، / گرفته کوله بار زادره بر دوش / فشرده چوبدست خیزران در مشت / گهی پُرگوی و گه خاموش / در آن مِهگون فضای خلوت افسانگیشان راه میپویند ما هم راه خود را میکنیم آغاز سه ره پیداست / نوشته بر سر هر یک به سنگ اندر / حدیثی کِش نمیخوانی بر آن دیگر / نخستین: راه نوش و راحت و شادی / به ننگ آغشته، امّا رو به شهر و باغ و آبادی / دو دیگر راه: نیمش ننگ، نیمش نام / اگر سر برکنی، غوغا و گر دم درکشی، آرام / سه دیگر: راه بیبرگشت بیفرجام / من اینجا بس دلم تنگ است / و هر سازی که میبینم، بدآهنگ است / بیا رهتوشه برداریم / قدم در راه بیبرگشت بگذاریم / ببینیم آسمانِ «هر کجا» آیا همین رنگ است؟ (اخوان ثالث)
شعر روایی است که با زبانی نمادین، حماسی و سبک نو خراسانی به بیان وضع جامعه میپردازد و سه گروه مردم را گزارش میکند: یکم گروهی که برای سود این جهانی، جامه ننگ میپوشند و گروهی خاموش میمانند تا سالم بمانند و به آسودگی بزیند و گروهی برای حفظ آبرو تن به مرگ و پیکار میسپارند و جان میافشانند. اخوان راه سوم را برمیگزیند.
گزارش سرواد
قلمرو زبانی: به سان: مانند / رهنورد: مسافر / زادره: توشه راه / مه گون: مانند مِه / میپویند: طی میکنند / به سنگ اندر: دو حرف اضافه برای یک متمم / کش: که او را / نوش: خوشایند / برکنی: بلند کردن / ساز: ابزار نوازندگی / ره توشه: توشه راه / قلمرو ادبی: پُرگوی و خاموش: تضاد / مِه گون: تشبیه / دم درکشی: کنایه از خاموش باشی / غوغا و آرام: تضاد / ننگ و نام: تضاد
۷ ـ شعر ققنوس نیما یوشیج را از نظر قالب تحلیل نمایید.
ققنوس، مرغ خوشخوان، آوازه جهان / آواره مانده از وزش بادهای سرد / بر شاخ خیزران / بنشسته است فرد / برگرد او به هر سر شاخی پرندگان / او نالههای گمشده ترکیب میکند …
قالب: شعر نیمایی است / وزن ناهمسان: مَفعولُ فاعِلاتُ مفاعیلُ فاعلُن / قافیه جای مشخصی ندارد: جهان؛ خیزران؛ پرندگان / مصراعها بلند و کوتاه میشود.
۸- متن زیر از داستان « دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز» اثر سید مهدی شجاعی را از نظر ویژگیهای نثر بعد از انقلاب اسلامی بررسی نمایید:
«دو سال مانده بود هنوز به گرفتن دیپلم و وقت سربازی؛ امّا طاقتم نمیتوانستیم آورد. اوّل تابستان بود، کارنامهها را با معدلی همسان گرفتیم و راهی خانه شدیم. با پیشنهادی که تو میخواستی بکنی و هنوز نکرده بودی، من موافق بودم، قبل از اینکه بگویی، گفتم: پدر رضایت میدهد، با مادر چه کنیم؟ گفتی: رضایت پدر شرط است؛ امّا رضایت مادر را هم میگیریم.
به خانه که رسیدیم، تو سراغ پدر رفتی و من سراغ مادر.
بر عکس شد، من مادر را راضی کرده بودم و تو هنوز داشتی با پدر چانه میزدی.
رفتن هر دومان را با هم قبول نمیکرد؛ میگفت رائد برود؛ وقتی برگشت، نوبت حامد و ما که گفتیم مثل همیشه یا هر دو یا هیچ کدام. پدر پاسخ داد که: پس هیچ کدام.
من و تو هر دو یک لحظه از حرفمان برگشتیم، بر اساس قراری که نداشتیم، پدر با تعجب و حیرت رضایت نامه تو را نوشت و مرا گفت که صبر کن رائد که آمد، تو میروی و من سر تکان دادم و هیچ نگفتم».
– شجاعی از نویسندگان نسل انقلاب است. به مسأله جنگ میپردازد. دو کبوتر نماد دو شهید است و پنجره نماد رخدادی که در آینده به انجام میرسد. زندگی در نظر نویسنده زیباست؛ اما گاه جانفشانی از زندگی ننگین بهتر است.
۹ ـ شعر دوره بیداری را با شعر معاصر تا (انقلاب اسلامی) از نظر فکری مقایسه کنید.
شعر دوره بیداری(فکری): مضامین و اندیشههای تازه مانند: آزادی، وطن و قانون به شعر وارد شد. نگرش شاعران از کلی نگری و ذهنیت گرایی به جزئی نگری و عینیت گرایی تغییر کرد. مضامین کلی و ذهنی، مسائل اخلاقی، عارفانه سرایی و غزل گویی که با ساخت فرهنگ و جامعه گذشته ما هماهنگ بود، تا حد زیادی کارایی خود را از دست داد و مضامین سیاسی، اجتماعی و وطنی رونق یافت.
شعر دوره بیداری (ادبی): قالبهای شعری کمابیش مانند گذشته ادامه یافت؛ امّا برخی قالبها نوین و کم کاربرد مانند: مستزاد و چهارپاره رغبت بیشتری داشتند. / توجه به تخیلات سرایندگان پیشین / کلی نگری و ذهنیت گرایی به جزئی نگری و عینیت گرایی تغییر کرد. / ورود مضامین و اندیشههای تازه؛ مضامین سیاسی، اجتماعی و وطنی / شاخصترین مضامین: آزادی، وطن و قانون بود.
شعر معاصر تا (انقلاب اسلامی) (فکری): پس از وقایع کودتای ۲۸ مرداد، نوعی سرخوردگی و یأس در میان روشنفکران و شعرا پیدا شد و جریان سمبولیسم اجتماعی یا شعر نوی حماسی رواج یافت. شاعران این جریان بیشتر به مسائل سیاسی و اجتماعی و مشکلات و آرمانهای مردم توجه دارند. نیما در این دوره نگاه نو و نگرش عاطفی به واقعیات ملموس، سیر آزاد تخیل، نزدیکی به ادبیات نمایشی را وارد شعر کرد.
شعر معاصر تا (انقلاب اسلامی) (ادبی): قالبهای نوینی مانند: نیمایی و سپید پدید آمد. / تحول در زبان، تخیل، احساس، معنی، فرم و ساختار شعر / رواج سمبولیسم اجتماعی یا شعر نو تغزلی و شعر نو حماسی / شاعران بیشتر به مسائل سیاسی و اجتماعی و مشکلات و آرمانهای مردم توجه داشتند.
آزمون خودسنجی (آموزه ۷)
برای هنبازی در آزمون خودسنجی اینجا را کلیک کنید.