کارگاه تحلیل فصل ۴

۷- با خوانش درست ابیات، مرز پایه‌های آوایی آنها را مشخّص کنید و هر پایه را در خانه خود قرار دهید:

الف) اگر تو ز آموختن سر بتابی، / نجوید سر تو همی سروری را (ناصر خسرو) [سرتابیدن: طفره رفتن/ سروری: بزرگی]

بازگردانی: اگر تو از دانش آموختن دست برداری، هیچ گاه به بزرگی و والایی نخواهی رسید.

خط عروضی: اَگَر تُ زِ آموختَن سَر بِتابی، / نَجویَد سَرِ تُ هَمی سَروَری را

پایه‌های آواییا  گَر تُزِ آ موخ تَن سَر بِ تا بی
پایه‌های آوایینَ جو یَدسَ رِ تُهَـ می سَروَ ری را
وزنفعولنفعولنفعولنفعولن
نشانه‌های هجایی U ـ ـ  U ـ ـ  U ـ ـ  U ـ ـ

ب) در هوایت بی قرارم روز و شب / سر ز پایت بر ندارم روز و شب (مولوی)

بازگردانی: به خاطر عشقت روز و شب بی قرارم و هیچ گاه سرم را از روی پایت بر نمی‌دارم.

خط عروضی: دَر هَوایَت بی قَرارَم روزُ شَب / سَر زِ پایَت بَر ندَارَم روزُ شَب

پایه‌های آواییدَر هَـ وا یَتبی قَ را رَمرو زُ شَب
پایه‌های آواییسَر زِ پا یَتبَر نَ دا رَمرو زُ شَب
وزنفاعِلاتُنفاعِلاتُنفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ U  ـ ــ U ـ ـ ـ U ـ

۸- با خوانش بیت‌ها، مرز پایه‌های آوایی را مشخّص کنید، سپس خانه‌هایی به تعداد آنها طرّاحی نموده، هر پایه را در خانه خود جای دهید و وزن آنها را بنویسید:

الف) ز چشم شوخ تو جان کی توان برد /  که دایم با کمان اندر کمین است (حافظ)  / شوخ: گستاخ

بازگردانی: از چشم گستاخ تو چگونه می‌توان نجات یافت؛ زیرا او همیشه با کمانش در کمین نشسته تا تیر بیندازد.

خط عروضی: زِ چَشمِ شوخِ تُ جان کِی تَوان بُرد /  کِ دایِم با کَمان اَندَر کَمینَست

پایه‌های آواییزِ چَش مِ شوخِ تُ جان کِیتَ وان بُرد
پایه‌های آواییکِ دا یِم  باکَ مان اَن دَرکَ می نَست
وزنمَفاعیلُنمَفاعیلُنمَفاعی (فعولن)
نشانه‌های هجایی U ـ ـ ـ U ـ ـ ـ U ـ ـ

ب) نمیرم از این پس که من زنده ام / که تخم سخن را پراکنده ام (فردوسی)

بازگردانی: من پس از این نخواهم مرد؛ زیرا بذر سخن را در جهان پخش کرده ام و سخنم به همه رسیده است.

خط عروضی: نَمیرَم اَزین پَس کِ مَن زِندِ اَم / کِ تُخمِ سُخَن را پَراکَندِ ام

پایه‌های آوایینَ  می  رَماَ زین  پَسکِ  مَن  زِندِ  اَم
پایه‌های آواییکِ  تخِ  مِسُ  خَن  راپَ  را  کَندِ  ام
وزنفَعولُنفَعولُنفَعولُنفعل
نشانه‌های هجایی U ـ ـ  U ـ ـ  U ـ ـ  U ـ

۹- با توجّه به آهنگ بیت زیر، پایه‌های آوایی مناسب (غیر از واژه‌های بیت) را تولید کنید و آن را در جای خالی بنویسید:

نمی‌دانم بگو عشق تو از جانم چه می‌خواهد / چه می‌خواهد بگو عشق تو از جانم؟ نمی‌دانم (قیصر امین پور)

بازگردانی: نمی‌دانم به من بگو که عشق تو از جان من چه چیزی می‌خواهد. به من بگو.

خط عروضی: نمی‌دانم بگو عشق تو از جانم چه می‌خواهد / چه می‌خواهد بگو عشق تو از جانم؟ نمی‌دانم

پایه‌های آوایینِ می دا نَمبِ گو عِش قِتُ اَز جا نَمچِ می خا هَد
پایه‌های آواییچِ می خا هَدبِ گو عِش قِتُ از جا نَمنِ می دا نَم
وزنمَفاعیلُنمَفاعیلُنمَفاعیلُنمَفاعیلُن
نشانه‌های هجایی U ـ ـ ـ U ـ ـ ـ U ـ ـ ـ U ـ ـ ـ

۱۰- بیت‌های زیر را متناسب با پایه‌های آوایی تفکیک کنید، سپس وزن و نشانه‌های هجایی هر یک را در خانه‌ها قراردهید:

الف) بازآمدم بازآمدم، از پیش آن یار آمدم / در من نگر، در من نگر، بهر تو غمخوار آمدم (مولوی)

بازگردانی: برگشتم. برگشتم. از نزد آن یار برگشتم. به من نگاه کن. به من نگاه کن. برای غمخواری و یاری تو آمده ام.

خط عروضی: بازامَدم بازامَدم، از پیشِ آن یارامَدم / دَر مَن نِگَر، دَرمَن نِگَر، بَهرِ تُ غَمخارامَدم

پایه‌های آواییبا  زا مَ  دَمبا زا مَ  دَماز پی شِ آنیا را مَ  دَم
پایه‌های آواییدَر مَن نِ گَردَر مَن نِ گَربَه رِ تُ غَمخا را مَ  دَم
وزنمُستفِعلُنمُستفِعلُنمُستفِعلُنمُستفِعلُن
نشانه‌های هجاییـ ـ U ــ ـ U ــ ـ U ــ ـ U ـ

 ب) ای همه هستی ز تو پیدا شده / خاک ضعیف از تو توانا شده (نظامی)

بازگردانی: ای کسی که همه هستی از تو پدید آمده است. خاک ضعیف با نیروی تو توانا شده است.

خط عروضی: اِی هَمِ هَستی زِ تُ پِیدا شُدِ / خاکِ ضَعیف اَز تُ توَانا شُدِ

پایه‌های آواییای هَـ مِ هَستی زِ تُ پِیدا شُ دِ
پایه‌های آواییخا کِ ضَ عیفَز تُ تَ وانا شُ دِ
وزنمُفتَعِلُنمُفتَعِلُنفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ UU ــ  UU ــ U ـ

 ۱۱- پایه‌های آوایی بیت‌های زیر را مشخّص کنید و با ذکر دلیل بنویسید که چرا ابیات زیر دارای وزن همسان دولختی هستند؟

الف) از نظرت کجا رود، ور برود تو همرهی / رفت و رها نمی‌کنی، آمد و ره نمی‌دهی (سعدی)

بازگردانی: از چشم تو کجا برود. اگر جایی برود تو همراه اویی. او رفت؛ ولی تو او را رها نمی‌کنی که برود. آمد؛ ولی تو او را راه به خانه ات نمی‌دهی.

خط عروضی: اَز نَظَرَت کُجا رَوَد، وَر بِرَوَد تُ هَمرَهی / رَفتُ رَها نِمی‌کُنی، آمَدُ رَه نِمی‌دَهی

پایه‌های آواییاَز نَ  ظَ  رَت کُ  جا رَ  وَدوَر بِ رَ  وَدتُ هَم  رَ هی
پایه‌های آواییرَف تُ  رَ هانِ می  کُ  نیآ  مَ  دُ  رَهنِ می  دَ هی
وزنمُفتَعِلُنمَفاعِلُنمُفتَعِلُنمَفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـUUـUـUــUUـUـUـ

ب) اشک سحر زداید، از لوح دل سیاهی / خرّم کند چمن را، باران صبحگاهی (رهی معیری)

بازگردانی: اشک بامدادی سیاهی را از دل می‌شوید. همانگونه که باران بامدادی چمن را شاداب می‌کند.

خط عروضی: اَشکِ سَحَر زُدایَد، اَز لُوْحِ دِل سِیاهی / خُررَم کُنَد چَمَن را، بارانِ صُبحگاهی

پایه‌های آواییاَش کِ سَحَر زُ دا  یَداز لُوْ حِدِل  سِ  یا  هی
پایه‌های آواییخُر  رَم  کُنَد چَ  مَن رابا  را  نِصُب  ح  گا هی
وزنمَفعولُفاعِلاتُنمَفعولُفاعِلاتُن
نشانه‌های هجایی ـ ـ Uـ U ـ ــ ـ Uـ U ـ ـ

۱۲- بیت‌هایی را که نظم همسان دولختی (دوری) دارند، مشخّص کنید:

الف) در سینه ام دوباره غمی جان گرفته است / امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است (سلمان هراتی)  [مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل]

بازگردانی: غم از نو به سراغم آمد. امشب به یاد شهیدان اندوهگینم.

خط عروضی: دَر سینِ ام دُبارِ غَمی جان گِرِفتِ اَست / اِمشَب دِلَم بِ یادِ شَهیدان گِرِفتِ اَست

پایه‌های آواییدَر سی نِاَم دُ با رِغَ می جان گِرِف تِ اَست
پایه‌های آواییاِم شَب  دِلَم بِ یا دِشَ هی دان گِرِف تِ است
وزنمَفعولُفاعِلاتُمَفاعیلُفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ ـ Uـ U ـ U  U ـ ـ U ـ U ـ

ب) بسیار گنه کردیم، آن بود قضای تو / شاید که به ما بخشی، از روی کرم آنها (سنایی) [مستفعلُ مَفعولُن مُستفعِلُ مَفعولُن]

بازگردانی: ما بسیار گناه کردیم. سرنوشت ما این بود. شایسته است از روی جوانمردی گناهان ما را ببخشایی.

خط عروضی: بِسیار گُنَه کَردیم، آن بود قَضایِ تُ / شایَد کِ بِ ما بَخشی، از رویِ کَرَم آنها

پایه‌های آواییبِس یا ر گُ نَه کَر دیمآن بو د قَ ضا یِ تُ
پایه‌های آواییشا یَد کِبِ ما بَخ شیاز رو یِکَ رَم آن ها
وزنمَفعولُمَفاعیلُنمَفعولُمَفاعیلُن
نشانه‌های هجاییـ ـ UU ـ ـ ــ ـ U U ـ ـ ـ

پ) هر دم از این باغ بری می‌رسد / تازه تر از تازه تری می‌رسد (نظامی)

بازگردانی: هر لحظه از این باغ میوه ای می‌رسد و هر روز میوه آن از میوه های پیشین تازه تر است.

خط عروضی: هَر دَمَزین باغ بَری می‌رَسَد / تازِ تَرَز تازِ تَری می‌رَسَد

پایه‌های آواییهَر دَ مَ زینبا غ بَ ریمی رَ سَد
پایه‌های آواییتا زِ تَ رَزتا زِ تَ ریمی رَ سد
وزنمُفتَعِلُنمُفتَعِلُنفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ UU ــ UU  ــ  U ـ

۱۳- بیت‌های زیر را تقطیع هجایی کنید و مطابق جدول زیر، پایه‌های آوایی، وزن و نشانه‌های هجایی آن را بنویسید:

الف) دایم گل این بستان، شاداب نمی‌ماند / دریاب ضعیفان را در وقت توانایی (سعدی) [مستفعلُ مَفعولُن مُستفعِلُ مَفعولُن]

بازگردانی: همیشه زیبایی تو نخواهد ماند. هنگامی که توان داری به حال ضعیفان رسیدگی کن.

خط عروضی: دایِم گُلِ این بُستان، شاداب نمی‌مانَد / دَریاب ضَعیفان را دَر وَقتِ تَوانایی

پایه‌های آواییدا یِم گُلِ این بُس تانشا  دا  بنِ  می  ما  نَد
پایه‌های آواییدَر یا  بضَ عی فان رادَر وَق  تِتَ  وا  نا  یی
وزنمَفعولُمَفاعیلُنمَفعولُمَفاعیلُن
نشانه‌های هجاییـ ـ U Uـ ـ ــ ـ U Uـ ـ ـ

ب) هر نفس آواز عشق، می‌رسد از چپّ و راست / ما به فلک می‌رویم، عزم تماشا که راست (مولوی)

بازگردانی: هر لحظه آواز عشق از چپ و راست به گوش می‌رسد. ما به آسمان می‌رویم. چه کسی قصد دیدار آسمان را دارد.

خط عروضی: هَر نَفَساوازِ عِشق، می‌رَسَدَز چَپپُ راست / ما بِ فَلَک می‌رَویم، عَزمِ تَماشا کِ راست

پایه‌های آواییهَر نَ فَ ساوا  زِ عِشـ قمی رِ سَ دَزچَپ پُ راست
پایه‌های آواییما بِ فَ لَکمی  رَ  ویـ  معَز مِ تَ ماشا کِ راست
وزنمُفتَعِلُنفاعِلُنمُفتَعِلُنفاعِلُن
نشانه‌های هجاییـ UU  ــ U ـ ـ UU  ــ U  ـ

پ) غمناک نباید بود، از طعن حسود ای دل / شاید که چو وابینی، خیر تو در این باشد (حافظ) [مستفعلُ مَفعولُن مُستفعِلُ مَفعولُن]

بازگردانی: ای دل، از سرزنش حسود نرنج. شاید اگر دقیق بنگری متوجه شوی خیر تو در سرزنش است.

خط عروضی: غَمناک نَبایَد بود، از طَعنِ حَسودِی دِل / شایَد کِ چُ وابینی، خِیرِ تُ دَرین باشَد

پایه‌های آواییغَم نا کنَ با یَد بو داَز طَع نِحَ سو دِی دِل
پایه‌های آواییشا یَد کِچُ وا بی نیخِی رِ تُدَ رین با شَد
وزنمَفعولُمَفاعیلُنمَفعولُمَفاعیلُن
نشانه‌های هجایی ـ ـ UU ـ ـ ـ ـ ـ UU ـ ـ ـ

پی دی اف کارگاه تحلیل فصل۴

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا