فی توحید باری تعالی(دیباچه منطق الطیر)

قلمرو زبانی: سکان: ساکنان / فلک: آسمان / گرده: قرص / خوان: سفره / قلمرو ادبی: گردهٔ خورشید: اضافه تشبیهی (خورشید مانند قرص نان است) / خوان فلک: اضافه تشبیهی

پیام: روزی به دست اوست

قلمرو زبانی: را: به معنای «به» / مور: مورچه / قلمرو ادبی: شبه موازنه / تلمیح

پیام:

قلمرو زبانی: ثعبان: اژدها، مار بزرگ / قلمرو ادبی: موازنه یا ترصیع / تلمیح

پیام:

قلمرو زبانی: چون: هنگامی که / فلک: آسمان / کره‌: بچه چارپایان / هلال: ماه نو، ماهچه، کمان / قلمرو ادبی: فلک را کره‌ای سرکش کند: تشبیه / نعل در آتش کردن: کنایه از «کسی را بی‌تاب و بی‌قرار کردن» [«نعل در آتش نهادن» از جمله کارهایی بوده است که زنان برای جلب نظر مردان و مردان برای جلب نظر زنان انجام می داده اند. بدین شیوه که جادوگر، نخستین نعل کره اسبی را می‌یابد و عددها و نام هایی را بر آن نقش می‌بندد؛ سپس در آتشش می‌نهد و وردهایی می‌خواند؛ بر آن می‌دمد و چنان می‌پندارد که با این کار می‌تواند عشق کسی را در دل دیگری بیفزاید و او را آشفته و شیدا کند تا به شتاب به سوی آنکه برایش نعل در آتش افکنده‌اند برود؛ ازین رو، این عبارت کنایه ای است از آشفته و بی‌تاب کردن. مولانا در این باره می گوید:

کان جا در آتش است سه نعل از برای تو / وان جا به گوش تو است دل خویش و اقربا (مولوی)]

گوشزد: به نظر می رسد که بیت ابهام داشته باشد.

در برخی پچین ها: کرّه ← کوهه

پیام: هستی به فرمان اوست

قلمرو زبانی: ناقه: شتر ماده / پدیدار: هویدا، آشکار / زر: طلا (گاو زر: گاو زرین)/ زار: پریشان / قلمرو ادبی: زر، زار: جناس / تلمیح به داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل

پیام: هستی به فرمان اوست

قلمرو زبانی: «ان» در «بهاران»: نشانه هنگام، هنگام بهار / سیم: نقره / نثار: افشاندن، پاشیدن / زر: طلا / خزان: پاییز / شاخسار: محل انبوهی شاخه های درخت / قلمرو ادبی: سیم: استعاره از گل های سپید یا باران / زر: در مصراع نخست استعاره از گل های زرد و در مصراع دوم برگ های زرد / بهار و خزان: تضاد یا مراعات نظیر

پیام: پدیده ها به فرمان اویند.

برخی پچین ها: در زمستان سیم آرد در نثار (با نگرش به اینکه در مصراع دوم فصل پاییز آمده است، در مصراع نخست «بهار» مناسب تر است.)

قلمرو زبانی: پیکان: نوک فلزی و تیز سر تیر یا نیزه / قلمرو ادبی: پیکان به خون کردن: کنایه از کسی را کشتن

پیام: او آگاه به نهان هاست.

قلمرو زبانی: یاسمین: بوته گل یاسمن / «را» نخست: به معنای «برای» / «را» دوم: اضافه گسسته (لاله را سر: سر لاله) / چار ترک: گونه ای سقف گنبدی شکل / برنهادن: قرار دادن / خوان: سفره / قلمرو ادبی: لاله را از خون کله بر سر نهد: جانبخشی / بر، سر: جناس

پیام: پدیده ها به دستور اویند.

قلمرو زبانی: فرق: تارک / گهر: جواهر / قلمرو ادبی: فرق نرگس: جانبخشی / تاج: استعاره از کلاله گل / از شبنم گهر می‌کند: تشبیه

پیام: همه چیز به دست اوست.

قلمرو زبانی: کارافتاده جان: کسی که جانش از کار افتاده / استاده: ایستاده، ثابت / قلمرو ادبی: عقلی که جان دارد: جانبخشی / دل داده: کنایه از عاشق / گردان، استاده: تضاد

پیام: کارها به دست اوست

گوشزد: بیت به اخترشماری بطلمیوسی اشاره دارد که در آن زمین ثابت است و آسمان جنبان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا