آموزه سوم: در امواج سند

چو سرو باش

حکیمی را پرسیدند: «چندین درخت نامور که خدای عزّ و جلّ آفریده است و برومند هیچ یک را آزاد نخوانده‌اند؛ مگر سرو را که ثمره‌ای ندارد. در این چه حکمت اسـت؟

گفت: هر درختی را ثمره‌ای معیّن است که به وقتی معلوم، به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش اسـت و این اسـت صفت آزادگان.

قلمرو زبانی: حکیمی‌ را پرسیدند: «را» به معنای «از»؛ حرف اضافه / نامور: نامدار، مشهور / عَزَّ و جَلّ: عزیز است و بزرگ و ارجمند / برومند: دارای میوه (بر: میوه) / ثمره:  بر، میوه / معینّ: مشخص / «را» در «هر درختی را ثمره‌ای معیّن»: دارندگی / آید: شود / به وجودِ آن تازه آید: با وجود آن خرّم و شاداب می‌شود / عدم: نبود / قلمرو ادبی: وجود، عدم: تضاد

حکیم گفت: هر درختی را میوه مشخصی دارد که در زمان مشخصی، به وجود آن میوه، طراوت و تازگی می‌یابد و گاهی به خاطر عدم آن میوه پژمرده می‌شود و سرو به هیچ وجه اینگونه نیست و همیشه سرسبز اسـت و این، صفت انسانهای آزادگان اسـت.

۱- به آنچه می‌گذرد دل منه که دجله بسی / پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد

قلمرو زبانی: که: زیرا / دجله: رودی در عراق / بسی: بسیار / قلمرو ادبی: وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (رشته انسانی) /  دل نهادن: کنایه از علاقمند شدن، دلبستگی شدن / دجله:‌ نماد دنیای پایدار

پیام: دل نبستن به دنیا

۲- گرت ز دست برآید، چو نخل باشد کریم / ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد

قلمرو زبانی: گرت: اگر تو؛ جهش ضمیر(اگر از دست تو) / کریم: بخشنده / ور: و اگر / قلمرو ادبی: دست: مجاز از توان و نیرو / چو نخل: تشبیه / کریم: وجه شبه / آزاد: وجه شبه / واج‌آرایی: «د» و «ر» / نخل، سرو: تناسب / واژه‌آرایی: دست / کریم بودن نخل؛ آزاد بودن سرو: جانبخشی / وجه شبه: آزاد

پیام: بخشندگی و آزدگی

گلستان سعدی

پی دی اف درس دوم فارسی یازدهم
ویدئوی درس ۳ فارسی ۲ بخش ۱ (در امواج سند)
ویدئوی فارسی ۲ درس ۳ بخش ۲ (در امواج سند و گنج حکمت)
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا