آموزه سوم: آزادی، دفتر زمانه

گنج حکمت: خاکریز

در لحظات اوّل عملیات که خطوط دشمن شکسته شد، پشت سر نیروهای ما ارتفاعات موسوم به «کلّه قندی» بود که دشمن با استقرار سلاح‌های زیادی قلّه را در دست داشت. شهید ساجدی با توجّه به اینکه نسبت به همه مسائل آگاهی داشت، روحیه خود را نباخته، احداث یک خاکریز دوجداره را تنها راه حل می‌دانست. با توجّه به امکانات محدود مهندسی و دید و تسلّط دشمن، قبول و اجرای این طرح خیلی سخت بود. به ویژه که لازم بود در فاصله زمانی شب تا سپیده­دم اجرا و احداث می‌شد؛ ولی ایشان به اجرای این طرح ایمان داشت و با قاطعیّت می‌گفت: «خاکریز را صبح تحویل می‌دهیم.»

قلمرو زبانی: عملیّات: اجرای طرح‌های نظامی / خطوط: ج خط، مرز / موسوم: نامیده (شده)/ سلاح‌: جنگ افزار (هم‌آواگون: صلاح) / مسائل: ج مسئله / باختن: از دست دادن (بن ماضی: باخت؛ بن مضارع: باز)/ روحیه را باختن: ناامید شدن / احداث: پدید آوردن / خاکریز: پشته خاک، سنگر / دوجداره: دارای دو جدار(جدار: دیوار) / دید: چشم ­انداز / تسلط: چیرگی / سپیده دم: پگاه، صبح زود / قلمرو ادبی: در دست داشت: کنایه از در اختیار داشت یا مجاز / خطوط دشمن شکسته شد: کنایه از شکست و عقب نشینی / سپیده دم، شب: تضاد

عملیات احداث خاکریز شروع شد. آن شب برادران جهاد و در رأس آنها شهید ساجدی، آرام و قرار نداشتند. در اوّلین دقایق صبح، احداث این خاکریز هشت نه کیلومتری به پایان رسید و خاکریزی که به کمک دو نیروی مهندسی شروع شده بود، تقریبا در وسط به هم رسیدند و اتمام خاکریز روحیّه عجیبی در بین برادران جهادگر و رزمنده ایجاد کرد؛ امّا این کار شهید ساجدی را راضی نمی‌کرد. او پیش بینی می‌کرد که با توجّه به تسلّط دشمن بر ارتفاعات روبه‌رو و ارتفاعات پشت، امکان زیر آتش گرفتن بچّه‌ها وجود دارد؛ به همین دلیل، مرحله دوم کار را شروع کرد. خاکریزی به طول چند کیلومتر در پشت خاکریز اوّل که از آن به عنوان خاکریز دو جداره یاد می‌شود، احداث نمود.

آن روز با تدبیر حساب شده شهید ساجدی، رزمندگان توانستند در برابر نیروهای دشمن مقاومت کنند و به پیروزی رسند.

قلمرو زبانی: رأس: بالاترین نقطه / دقایق: ج دقیقه / روحیّه: امیدواری، حالت عاطفی / راضی: خرسند (هم‌آوا؛ رازی: اهل ری)/ تسلط: چیرگی / تدبیر: چاره گری، چاره اندیشی / قلمرو ادبی: زیر آتش گرفتن: کنایه از گلوله باران کردن.

روایت سنگرسازان ۲،‌‌‌ عیسی سلمانی لطف آبادی

حذف
گونه های حذف
حذف به قرینه لفظی
حذف به قرینه معنایی

فارسی‌واژه‌ها / جهان‌واژه‌های فارسی

در فرهنگ بزرگ سخن ـ که یکی از دقیق‌ترین فرهنگهای لغت فارسی است ـ در برابر واژۀ چمدان چنین آمده است: [رو.، از فا: جامه‌دان]

رو. و فا. به ترتیب کوته‌نوشت یا نشانۀ اختصاری روسی و فارسی است. بر این اساس درمی‌یابیم که واژۀ چمدان از زبان روسی به زبان فارسی رسیده است. اما همین واژۀ روسی اصل و نسب فارسی دارد و شکل فارسی آن، جامه‌دان بوده است. می‌دانیم که «ـ دان» در جامه‌دان مانند نمکدان، شمعدان و قنددان مفهوم جا و مکان کوچک را می‌رساند. بنابراین، جامه‌دان یعنی محفظه‌ای که در آن لباس می‌گذارند. این واژۀ فارسی به زبان روسی سفر کرده و پس از تغییر در تلفظ، دوباره به زادگاه خود بازگشته است.

رد پای جامه را می‌توانیم در یک واژۀ دیگر هم پیدا کنیم: پیژامه. اصل این واژه در زبان فارسی، پای‌جامه بوده است؛ یعنی جامه یا لباس پا. پای جامه از فارسی به زبان‌های هندی رفته است؛ زیرا زبان فارسی روزگاری دراز در شبه قارۀ هندوستان رواج داشته است. پس از آنکه هندوستان به استعمار انگلستان درآمد، رفته‌رفته از گستردگی زبان فارسی در آن سرزمین کاسته شد، اما شماری از واژه‌های فارسی از طریق زبان هندی به انگلیسی راه یافت. پای‌جامه یکی از آن واژه‌هاست که فرانسویان آن را از انگلیسی گرفتند و به‌صورت پیژاما (pyjama ) تلفظ کردند. پس از مدتی، دوباره این واژۀ فارسی راه ایران را در پیش گرفت و این بار به‌صورت پیژامه از فرانسوی وارد فارسی شد.

نمونه‌ای دیگر از این رفت و بازگشت واژه‌های فارسی را در کیوسک می‌بینیم. امروزه کیوسک به اتاقکی می‌گویند که برای فروش مطبوعات، گل‌فروشی یا نگهبانی، در خیابانها و گذرگاه‌ها قرار می‌گیرد. ریشۀ کیوسک را هم باید در یک واژۀ اصیل فارسی جست‌وجو کرد: کوشک. در زبان فارسی، کوشک ساختمانی زیبا و شکوهمند بود که اغلب در میان باغی بنا می‌شد. کوشک در زمان حکمرانی عثمانی از فارسی به زبان ترکی رفته و از آنجا با تلفظ کیوسک به فرانسوی و سپس انگلیسی رسیده است. دوباره زبان فارسی کوشک را به‌صورت کیوسک به زادگاه خود بازگردانده است.

وقتی نام کاروان را در ادب فارسی می‌شنویم، جمعی از مسافران را به یاد می‌آوریم که در راه‌های سخت گذر و پرخطر با یکدیگر همسفر می‌شدند تا رنج سفرهای دراز را بر خود هموار کنند و از گزند راهزنان در امان بمانند. کاروانیان معمولاً روزها مسیر سفر را می‌پیمودند و شب‌ها را در کاروان‌سرا سپری می‌کردند. امروزه نیز جمعی از مسافران که با هدف زیارت رهسپار سفر می‌شوند، کاروان زیارتی نام دارند.

کاروان از زبان فارسی به هر دو زبان فرانسوی و انگلیسی راه یافته است. علاوه بر گروه مسافران، کاروان نام اتاقک چرخداری است که از پشت به خودرو بسته می‌شود و برای اقامت در سفر یا حمل جانوران اهلی (مانند اسب) کاربرد دارد. جالب است بدانیم که در زبان انگلیسی، واژۀ کاروان، به‌صورت اختصاری هم درآمده است. شکل اختصاری و کوتاه شدۀ کاروان، «وَن» است. «وَن» به نوعی خودرو گفته می‌شود که از خودروی سواری بزرگتر باشد.

یک نمونۀ دیگر از جهان واژه‌های فارسی را در واژۀ دارو می‌توان دید. جزء «دار» در واژۀ دارو، همان است که در دار و درخت می‌بینیم. «دار» در زبان فارسی معنای درخت دارد؛ چنانکه دارکوب پرنده‌ای است که با منقار سخت خود بر دار (درخت) می‌کوبد تا غذا به دست آورد یا آشیانه بسازد. «ـو» در دارو، مفهوم ارتباط و نسبت دارد. این «ـو» را در گردو هم می‌بینیم؛ یعنی آنچه گرد است. از این رو، دارو یعنی آنچه با درخت ارتباط دارد یا از درخت به دست می‌آید. چون داروها در گذشته منشأ گیاهی (و نه شیمیایی) داشته‌اند، اینگونه نامگذاری شده اند. اگر دقت کرده باشید، بر سردر بعضی از داروخانه‌ها، در کنار واژۀ داروخانه، معادل انگلیسی آن قرار گرفته است: دراگ‌استور ، دراگ انگلیسی از زبان فرانسوی گرفته شده که اصل آن به زبان لاتین بازمی‌گردد. نکته اینجاست که شکل کهن این واژه را زبان‌های ایرانی باستان به زبان لاتین وام داده‌اند و فرانسوی و سپس انگلیسی نیز از همان بهره برده‌اند. واژه‌هایی که در اینجا نمونه آوردیم، گوشه‌ای از گستردگی و تأثیرگذاری زبان فارسی را در جهان نشان می‌دهد. امروزه به‌دلیل جهش برق آسای دانش و فناوری، هر روز واژه‌های نو به‌ویژه از زبان انگلیسی به زبان‌های سراسر جهان سرازیر می‌شوند. کشورهای پیشرفته، با آینده‌نگری و برنامه‌ریزی می‌کوشند تا در کنار وام‌گیری محدوِد واژه‌های بیگانه، با معادل یابی سنجیده، توانایی زبان خود را افزایش دهند. در کشور ما فرهنگستان نهادی است که پیدایش آن به بیش از نود سال پیش بازمی‌گردد و واژه‌گزینی روشمند یکی از وظایف آن به‌شمار می‌آید. فرهنگستان شماری از وام واژه‌ها مانند کامیون، اتوبوس، تلفن، رادیو، تلویزیون و سینما را در زبان فارسی پذیرفته است، امّا تاکنون نزدیک به شصت و پنج هزار واژه فارسی را برای واژه های بیگانه به تصویب رسانده است؛ واژه‌هایی از قبیل هواپیما، دوزیست، دانشگاه، بسامد، یارانه، رزمایش، بازارچه، بزرگراه، ورزشگاه، پیامک، پایانه، نمایشگر، خودپرداز. زبان فارسی به پشتوانۀ دیرینگی و پایداری تاریخی خود، جایگاهی شایسته در میان زبان‌های جهان یافته است. امروزه ورزیدگی و بالندگی زبان فارسی در گرو واژه‌سازی فراگیر در عرصه‌های گوناگون علمی است. نو واژه‌های فارسی بر پرمایگی زبان ما می‌افزایند و آن را همچنان در جایگاه زبان علم، ماندگار و استوار نگه می‌دارند.

پی دی اف درس سوم فارسی پایه دوازدهم؛ آزادی و دفتر زمانه
ویدئوی آموزشی درس سوم فارسی دوازدهم؛ آزادی و دفتر زمانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا