آموزه سیزدهم: گردآفرید

شعر خوانی: دلیران و مردان ایران زمین

قلمرو زبانی: چو: هنگامی که / هنگامه: زمان، غوغا / تازه شد: تجدید شد، دوباره فرارسید / دگرباره: بار دیگر / پرآوازه: مشهور، نامی / قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن: فعول فعول فعول فعل (رشته انسانی)

بازگردانی: هنگامی که زمان آزمایش و امتحان فرا رسید، بار دیگر ایران نامدار شد.

قلمرو زبانی: خِطّه: سرزمین / نغز: عالی (هم آوا؛ نقض: شکستن) / پدرام: سرسبز و خرّم / موقوف المعانی / قلمرو ادبی: خاک: مجاز از سرزمین / تابناک: درخشان.

بازگردانی: از این سرزمین عالی، شاد و پاک، که سرزمین جان پرور و درخشان است،

قلمرو زبانی: فرخنده: مبارک / مردخیز: دلاورپرور / کنام: لانه / ستیز: جنگ / دشمن ستیز: صفت فاعلی کوتاه، دشمن ستیزنده / موقوف المعانی / قلمرو ادبی: مرز: مجاز از کشور / پلنگ: استعاره از دلاور

بازگردانی: از این کشور مبارک و دلاورپرور که محل زندگی دلاوران همچون پلنگ و دشمن ستیز است،

قلمرو زبانی: ره: باره / هنر: فضیلت / خیره: متحیّر، سرگشته / دیده: چشم / قلمرو ادبی: دیده روزگار: جانبخشی (استعاره پنهان).

بازگردانی: بار دیگر چنان فضیلت و هنر آشکار شد که چشم روزگار از فضیلت این دلاوران متحیر ماند.

قلمرو زبانی: زمین: سرزمین / هژیر: خوب، پسندیده؛ چابک، چالاک / جنگ آور: جنگجو / کین: انتقام / موقوف المعانی / قلمرو ادبی: روز کین: کنایه یا مجاز از روز جنگ و نبرد /  وا‌ج‌آرایی: «ن»

بازگردانی: دلاوران و مردان ایران زمین که هوشیارند و در میدان جنگ، جنگجو،

قلمرو زبانی: خروشان: فریاد زنان / به کردار: به مانند، ادات تشبیه / فرازآمدن: نزدیک آمدن، رسیدن / کران: افق، کناره و گوشه / فوج: دسته، گروه / قلمرو ادبی: جوشان: کنایه از پر خشم / فوج، موج: جناس ناهمسان / وا‌ج‌آرایی «ر» / واژه آرایی: فوج.

بازگردانی: فریاد زنان و پرخشم همانند موج دریا دسته دسته از افق به دشمن نزدیک شدند.

قلمرو زبانی: به مردی: با مردانگی / قلمرو ادبی: روی نهادن: روی کردن، کنایه از رفتن / جهان: مجاز از مردم جهان / پر از گفتگو شدن: کنایه از اینکه «سرزبان ها افتادن»، نامی شدن / وا‌ج‌آرایی: «ن» / روی نهادن: کنایه از توجه کردن و رفتن

بازگردانی: با مردانگی به میدان جنگ رفتند و مردم جهان ایشان را بسیار ستودند و ایشان بسیار سرشناس گشتند.

قلمرو زبانی: حافظ: نگاهدارنده / قلمرو ادبی: آب و گل: مجاز از سرشت، تلمیح به داستان آفرینش / وا‌ج‌آرایی: «ن»

بازگردانی: سرشت و ذات این دلاوران با ما تفاوت دارد. ایشان نگاهبان دین اسلام و نگهدارنده کشور ایرانند.

قلمرو زبانی: «را» در «بداندیش را»: اضافه گسسته «آتش خرمن بداندیش»/ بداندیش: دشمن / خرمن: توده‌های غله / خدنگ: درختی است بسیار سخت که از چوب آن نیزه و تیره می‌سازند / گران: پروزن، بزرگ / قلمرو ادبی: بداندیش را … : تشبیه «ایشان مانند آتش، هستی دشمن را نابود می‌کنند» / خرمن: استعاره از هستی دشمنان / خدنگ: مجاز از تیر / خدنگی گران …: تشبیه، مانند تیری بر دل دشمن می‌نشینند / وا‌ج‌آرایی: «ن»

بازگردانی: ایشان نابودکنندۀ هستی دشمن هستند و مانند تیری بر دل بدخواهانشان می‌نشینند.

قلمرو زبانی: بیم: ترس / به: در / فرهنگ: واژه نامه / قلمرو ادبی: حرف: مجاز از واژه / به فرهنگشان حرف تسیلم نیست: کنایه از این که «هیچگاه به دشمن تسلیم نمی‌شوند»./ وا‌ج‌آرایی: «ن»

بازگردانی: ایشان جز خداوند از کسی نمی‌هراسند و هیچ گاه به دشمن تسلیم نمی‌شوند.

قلمرو زبانی: فلک: گردون، آسمان / عزم: اراده و همت (هماوا؛ عظم) / مَلَک: فرشته (شبه هماوا؛ مَلِک: شاه، مُلک: فرمانروایی، مِلک: زمین) / رزم: جنگ / قلمرو ادبی: فلک در … : جانبخشی / فلک، ملک؛ عزم، رزم: جناس ناهمسان. / عزم، رزم: قافیه؛ شماست: ردیف

بازگردانی: آسمان از همت و اراده شما شگفت زده شده است. فرشته جنگ و جنگ‌آوری شما را می‌ستاید.

قلمرو زبانی: را: نشانۀ دارندگی و مالکیت / یزدان: خدا / قلمرو ادبی: واژه آرایی: شما، بود / وا‌ج‌آرایی: «ا»

بازگردانی: چون شما به خداوند باور و اعتقاد دارید، همو از شما نگاهبانی خواهد کرد.

محمود شاهرخی(جذبه)

درک و دریافت

در این سروده همه ویژگی های حماسی به جز «شگفت آوری» یا «حوادث خارق العاده» دیده می‌شود؛ زیرا سروده درباره قوم و ملت ایران است؛ در آن قهرمان دیده می‌شود و داستانی است.

شاهنامه در یک نگاه

آزمون خودسنجی

برای هنبازی در آزمون خود سنجی اینجا را کلیک کنید.

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا