آموزه سوم: پاسداری از حقیقت

قلمرو ادبی

درختان را دوست می‌دارم / که به احترام تو قیام کرده اند / شفق آینه دار نجابتت / در فکر آن گودالم که خون تو را مکیده است

شعر «پاسداری از حقیقت» را از این دید بررسی کنید. – قالب این شعر سپید است.

در این بیت، شاعر برای شکل ظاهری و آویزان بودن شاخه‌ها و برگ‌های درخت بید، علتّی شاعرانه امّا غیرواقعی آورده است و آن، سرافکندگی بید به سبب بی حاصلی است. وقتی شاعر یا نویسنده دلیلی غیرواقعی امّا ادبی برای موضوعی بیان کند؛ به گونه‌ای که بتواند خواننده را قانع کند، آرایه «حُسن تعلیل» پدید می‌آید.

بازگردانی: درخت بید مجنون در سراسر زندگانی اش سرش را بالا نگرفت؛ زیرا شرمنده بود از اینکه میوه ای ندارد. نتیجه بی بروبار بودن فقط شرمندگی است.

«حسن تعلیل» در لغت، به معنای دلیل و برهان نیکو آوردن است؛ اگرچه این دلیل و برهان، واقعی، علمی یا عقلی نیست؛ امّا مخاطب آن را از علّت اصلی دلپذیرتر می‌یابد. به نمونه‌های دیگر توجّه کنید:

بازگردانی: سرو از راستی و درستی دم زد و به آن پرآوازه شد، ازین رو هیچ گاه در این جهان دچار افسردگی نشد (برگهایش نریخت).

حسن تعلیل
حسن تعلیل

قلمرو فکری

– مرگی که برای پاسداری از حق و نام باشد.

– مانند کودکی شمرده شده که توان درک بزرگی امام را ندارد.

شَرَفُ المَکانِ باِلمَکینِ. (= ارزش هر جای و جایگاهی به کسی است که در آن مکان قرار دارد.)

◙ در فکر آن گودالم / که خون تو را مکیده است / هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم / در حضیض هم می‌توان عزیز بود / از گودال بپرس.

(= او، حسین، خونش را در راه تو داد تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی گمراهی نجات بخشد.)

◙ بر تالابی از خون خویش / در گذرگه تاریخ ایستاده‌ای / با جامی از فرهنگ / و بشریّت رهگذار را می‌آشامانی / -هر کس را که تشنه شهادت است.

شعر سپید: گونه‌ای از شعر معاصر است که آهنگ دارد؛ امّا وزن عروضی ندارد و جای قافیه‌ها در آن مشخّص نیست.

saeedjafari
jafarisaeed

عاملِ شهری به خلیفه نبشت که دیوار شهر خراب شده است، آن را عمارت باید کردن.

جواب نبشت که شهر را از عدل، دیوار کن و راه‌ها از ظلم و خوف پاک کن، که حاجت نیست به گِل و خشت و سنگ و گچ.

 قلمرو زبانی: عامل: حاکم، کارگزار، والی / نبشت: نوشت / عمارت کردن: بنا کردن، آباد کردن، آبادانی (هم‌آوا: عمارت: ساختمان، امارت: فرمانروایی) / عمارت باید کردن: باید آباد کنند/ خوف: ترس / حاجت: نیاز / خشت: آجر نپخته / قلمرو ادبی: تشبیه پنهان: از عدل، دیوار کن (عدل مانند دیوار است که از شهر محافظت می‌کند.) / تناسب: گل، خشت، سنگ، گچ

گزار
گزاردن گذاشتن گذشتن
پی دی اف درس پاسداری از حقیقت / دیوار عدل

آزمون خودسنجی فارسی پایه دهم (آموزه ۱ تا ۳)

برای هنبازی در آزمون خودسنجی اینجا را کلیک کنید.

Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا