آموزه دوم: سازه ها و عوامل تأثیرگذار در شعر فارسی

خودارزیابی

ای ساربان آهسته ران کارام جانم می‌رود / وان دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود

محمل بدار ای ساربان، تندی مکن با کاروان / کز عشق آن سرو روان، گویی روانم می‌رود (سعدی)

ساربان: اشتربان؛ شتردار / دلستان:‌ دلبر / محمل:‌ کجاوه

وزن: «تن تن ت تن/ تن تن ت تن // تن تن ت تن / تن تن ت تن» یا «دام دام دا دام/ دام دام دا دام/ دام دام دا دام/ دام دام دا دام»

وزن شعر تا اندازه ای شاد و شادی انگیز است؛ شعر داری آهنگ درونی و قافیه میانی است؛ ولی درون مایه شعر غم انگیز است و درباره فراق یار سروده شده است؛ ازین رو وزن و درون مایه شعر با هم هماهنگی کامل ندارند.

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم / جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل / کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها (حافظ)

جانان: دلبر / عیش: خوشگذرانی / دم: لحظه / جرس: زنگ / محمل: کجاوه / هایل:‌ ترس‌آور؛ هولناک / سبکبار: استعاره از بدون مسئولیت و به مقصد رسیده

وزن: « ت تن تن تن/ ت تن تن تن / ت تن تن تن / ت تن تن تن» یا « دا دام دام دام/ دا دام دام دام/ دا دام دام دام/ دا دام دام دام»

درون مایه شعر درباره ترس و هراس از مراحل رهروی است و وزن و آهنگ شعر ملایم و همراه با کشش است.

بیا تا همه دستِ نیکی بریم / جهانِ جهان را به بد نسپریم

نباشد همی نیک و بد پایدار / همان به که نیکی بود یادگار (فردوسی)

جهان: عالم / جهان: جهنده / سپردن: طی کردن / به: بهتر

وزن: «ت تن تن / ت تن تن / ت تن تن / ت تن» یا «دا دام دام / دا دام دام / دا دام دام / دا دام»

وزن و آهنگ کوبنده و کوتاه است و لحن آن حماسی و اندرزی است. درون مایه شعر «ناپایداری جهان و پایداری نیکی» است.

ای مِهر تو در دلها، وی مُهر تو بر لب‌ها / وی شور تو در سرها، وی سرّ تو در جانها

تا خار غم عشقت، آویخته در دامن / کوته نظری باشد، رفتن به گلستان‌ها

گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید / چون عشق حرم باشد، سهل است بیابان‌ها

گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش / می‌گویم و بعد از من، گویند به دوران‌ها (سعدی)

مهر: عشق / مُهر: / شور: شوق، هیجان / سرّ: راز / طلب: خواستن / شاید: شایسته است / سهل: آسان / دوران: روزگار

وزن: « تن تن ت / ت تن تن تن// تن تن ت / ت تن تن تن» یا « دام دام دا / دا دام دام دام// دام دام دا / دا دام دام دام »

وزن: هر مصراع به دو لخت می‌شود؛ ازین رو شعر شادی آور و رنگی است. در بیت نخست واژه‌ها آهنگین هستند. درون مایه شعر عشق و شیفتگی به یار و دشواری‌های راه عشق است. لحن این شعر تغزلی و عاطفی است.

ای نفَسِ خرّم بادِ صبا / از برِ یار آمده ای، مَرحبا

قافله شب، چه شنیدی ز صبح / مرغ سلیمان، چه خبر از سبا؟

بر سرِ خشم است هنوز آن حریف / یا سخنی می‌رود اندر رضا؟ (غزلیات، سعدی)

نفس: دم / خرّم:‌ سرسبز / باد صبا: / بر: / مرحبا: آفرین / سبا: نام یک شهر/ حریف: / رضا: خرسندی

وزن: «تن ت ت تن / تن ت ت تن / تن ت تن» یا «دام دا دا دام / دام دا دا دام / دام دا دام»

تعداد هجاهای کوتاه آن بسیار است و تعداد پایه‌های آوایی کم است؛ ازین رو وزن شعر بسیار شادی آور و طرب انگیز است. درون مایه شعر خبری خوش از یار است؛ برای همین درون مایه شعر و وزن و آهنگ کاملا همسو هستند. لحن این شعر تغزلی و عاشقانه است.

زین درد، خون گریست سپهر و ستاره هم / خون گشت، قلبِ لعل و دلِ سنگ خاره هم

بر سر زدند از الَم زاده بتول / تنها همین نه مریم و هاجر، که ساره هم

بستند راه مهلت او از چهار سو / تنها نه راه مهلت او، راه چاره هم

کردند قتل عام به نوعى که شد قتیل / از کودکان آل نبى، شیرخواره هم

بر قتل شیر خواره نکردند اکتفا / تاراج برده اند ز کین، گاهواره هم

بر خور نشست از اثر نعل میخ کوب / تنها نه نقش ماه، که نقش ستاره هم

آن پیکر شریف چو بر روى خاک ماند / بر روى او پیاده گذشت و سواره هم

زین نظم، شد گشوده به رویم درِ الَم / بر قلب من نشست، ز مَرْهَم، هزار هم (فدایی مازندرانی)

گریست: گریه کرد / سپهر: آسمان / لعل: سنگ قیمتی / سنگ خاره: سنگ پا / الم: درد / بتول: پاکدامن / قتیل: کشته / اکتفا: بسنده / کین: انتقام / گاهواره: گهواره / خور: خورشید

وزن: « تن تن ت / تن ت تن ت/ ت تن تن ت/ تن ت تن» یا «دام دام دا / دام دا دام دا/ دا دام دام دا/ دام دا دام»

وزن بسیار سنگین و غم انگیز است. درون مایه شعر نیز سوگواری برای جان باختن خاندان پیامبر است؛ ازین رو وزن و درون مایه هماهنگ هستند. آهنگ شعر نیز سنگین و اندوه آور است. لحن مناسب این شعر عاطفی و غم انگیز است.

معشوقه بسامان شد، تا باد چنین بادا / کفرش همه ایمان شد، تا باد چنین بادا

مُلکی که پریشان شد، از شومی شیطان شد / باز آنِ سلیمان شد، تا باد چنین بادا

یاری که دلم خَستی، در بر رخِ ما بستی / غمخواره یاران شد، تا باد چنین بادا

زان خشم دروغینش، زان شیوه شیرینش / عالم شکرستان شد، تا باد چنین بادا

عید آمد و عید آمد، یاری که رمید آمد / عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا (مولوی)

بسامان: سر و سامان گرفته/ ملک: فرمانروایی/ آن:‌ مال / خستن: زخمی کرد / شکرستان: نیشکر زار/

وزن: « تن تن ت / ت تن تن تن// تن تن ت / ت تن تن تن» یا « دام دام دا / دا دام دام دام/ دام دام دا / دا دام دام دام »

وزن: هر مصراع به دو لخت می‌شود؛ ازین رو شعر تند، شادی آور و رنگی است. بیت‌ها همه دارای ردیف طولانی هستند؛ برای همین آهنگ شعر را افزایش می‌دهند. درون مایه شعر عشق و شیفتگی به یار و وصال است. ازین رو کاملا وزن و آهنگ و درون مایه شعر هماهنگ و همسازند و شور و شوق عارفانه را به خواننده منتقل می‌کنند. لحن این شعر نیز باید تغزّلی و عاشقانه باشد.

دیو پیش توست پیدا، زو حذر بایدت کرد / چند نالی تو چو دیوانه ز دیو ناپدید

چون نخواهی کت ز دیگر کس جگر خسته شود / دیگران را خیره خیره دل چرا باید خَلید

برگُزین از کارها پاکیزگی و خوی نیک / کز همه دنیا گُزینِ خلقِ دنیا این گزید

نیکخو گفته است یزدان، مر رسول خویش را / خوی نیک است ای برادر، گنج نیکی را کلید (ناصرخسرو)

حذر: پرهیز / کت: که تو / خسته: زخمی / خیره خیره: بیهوده / خلیدن: زخمی کردن / گزین: گزیده / خلق: مردم / گزید: انتخاب کرد / نیک خو: خوش اخلاق / رسول: پیامبر خدا /

وزن: « تن تن ت / تن ت تن ت/ ت تن تن ت/ تن ت تن» یا «دام دام دا / دام دا دام دا/ دا دام دام دا/ دام دا دام» وزن بسیار سنگین و خشک است. هجاهای بلند آن زیاد است. سراینده در این سروده به خواننده پند می‌دهد؛ ازین رو وزن و درون مایه هماهنگ اند. آهنگ شعر نیز سنگین و رسمی است. لحن مناسب این شعر اندرزی و آموزشی است.

برای شناخت بهتر لحن و آهنگ اینجا را کلیک کنید.

پی دی اف درس دوم علوم و فنون ادبی ۱ پایه دهم
آموزه دوم: سازه ها و عوامل تأثیرگذار در شعر فارسی (آپارات)
آموزه دوم: سازه ها و عوامل تأثیرگذار در شعر فارسی (یوتیوپ)
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا