الدَّرسُ الثالِثُ: عَجائِبُ المَخلوقاتِ

التمارین

اَلتَّمرینُ الْأَوَّلُ: أَیُّ کَلِمَهٍ مِن کَلِماتِ مُعجَمِ الدَّرسِ تُناسِبُ التَّوضیحاتِ التّالیَهَ؟ (چه واژه ای از واژگان لغتنامه درس مناسب گزارش‌های زیر است؟)

۱- أَداهٌ لِحِفْظِ الْإنسانِ أَمامَ أَشِعَّهِ الشَّمسِ أَوْ نُزولِ الْمَطَرِ أَوِ الثَّلْج. مِظلّه (ابزاری برای نگهداری آدمی در برابر پرتو خورشید یا بارش باران یا برف. – چتر)

۲- طائِرٌ یَنْقُرُ جُذوعَ الأشْجارِ وَ یَصْنَعُ عُشّاً فیها. نَقّار الخَشَب (پرنده ای که تنه‌های درختان را نوک می‌زند و در آن لانه می‌سازد. – دارکوب)

۳- تُرابٌ جَنبَ شاطِئِ الْبَحرِ أَوْ فِی الصَّحراءِ. رِمال (خاکی کنار ساحل دریا یا در بیابان. – ماسه‌ها)

۴- حَیَوانٌ یَمْشی عَلی بَطْنِهِ. حَیّه (جانوری که روی شکمش راه می‌رود. – مار)

۵- عُضوٌ یَطیرُ بِهِ الطّائِرُ. جَناح (اندامی که پرنده با آن پرواز می‌کند. – بال)

اَلتَّمرینُ الثّانی:

أ: تَرْجِمِ الْعِباراتِ التّالیَهَ، ثُمَّ أَعْرِبِ الْکَلِماتِ الَّتی تَحْتَها خَطٌّ. (عبارت‌های زیر را ترجمه کن؛ سپس واژگانی را که زیرشان خط است اعراب گذاری کن.)

۱- تَسْقُطُ أَسنانُ سَمَکِ الْقِرْشِ دائِماً وَ تَنْمو أَسنانٌ جَدیدَهٌ مَکانَها. وَ فی بَعضِ أَنواعِهِ تَنْمو آلافُ الْأسَنانِ فی سَنَهٍ واحِدَهٍ. (دندانهای کوسه ماهی پیوسته می‌افتند و دندانهای تازه ای جای آن می‌رویند. و در برخی گونه‌هایش هزاران دندان در یک سال می‌روید.) / أَسنانُ: فاعل و مرفوع به ضمه / جَدیدَهٌ: صفت مرفوع به تبعیت

۲- یُعَدُّ الْحوتُ الْأزَرقَ أَکبَرَ الْکائِناتِ الْحَیَّهِ فِی العْالمِ. یَبلُغُ طولُهُ ثَلاثینَ مِتراً وَ وَزنُهُ مِئَهً وَ سَبعینَ طُنّاً تَقریباً. (نهنگ آبی بزرگترین جاندار در جهان به شمار می‌رود. درازایش به سی متر می‌رسد و وزنش تقریبا به یکصد و هفتاد تن.) / الْأزَرقَ: صفت مرفوع به تبعیت؛ رفع آن به ضمه / العْالمِ: مجرور به حرف جرّ؛ جرّ آن به کسره

۳- اَلتِّمْساحُ لا یَبْکی عِندَ أَکْلِ فَریسَتِهِ، بَلْ عِندَما یَأْکُلُ فرَیسَهً أکَبرَ مِن فمِهِ، تفْرِزُ عُیونهُ سائِلاً کَأَنَّهُ دُموعٌ. (تمساح هنگامی که شکارش را می‌خورد، اشک نمی‌ریزد؛ بلکه هنگامی که شکاری را که از دهانش بزرگ تر است می‌خورد از چشمانش مایعی می‌تراود که گویی اشک است.) / اَلتِّمْساحُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / فرَیسَهً: مفعول و منصوب به فتحه / سائِلاً: مفعول و منصوب به فتحه

۴- لَهَجاتُ نوَع واحِدٍ مِنَ الطُّیورِ تَختَلِفُ مِن مِنطَقَهٍ إلی مِنطَقَهٍ أخْری. (لهجه‌های گونه‌های یگانه پرندگان از سرزمینی به سرزمین دیگری تفاوت دارد.) / الطُّیورِ: مجرور به حرف جرّ؛ جرّ آن به کسره / مِنطَقَهٍ: مجرور به حرف جرّ؛ جرّ آن به کسره

۵- یُقَدِّرُ العُلمَاءُ أَنواعَ الکائِناتِ الْحَیَّهِ فی بِحارِ العْالمِ بِالْمَلایین. (یُقَدِّرُ: برآورد می کنند)  (دانشمندان گونه‌های جانداران را در دریاهای جهان به ملیون‌ها برآورد می‌کنند.) / العُلمَاءُ: فاعل و مرفوع به ضمه / العْالمِ: مضاف الیه و مجرور به کسره

ب: عَیِّنِ الفِعلَ المُتعَدّیَ مِن هذِهِ الْأفَعالِ التَّی جاءَتْ فِی الجُمَلِ السّابقَهِ: (فعل متعدی از این فعل‌هایی را که در جمله‌های پیشین آمده شناسایی کن.)

تَسْقُطُ (می‌افتد) لازم / یَأْکُلُ (می‌خورد) المُتعَدّیَ / تَخْتَلِفُ(تفاوت دارد) لازم / یُقَدِّرُ(برآورد می‌کنند) المُتعَدّیَ

اَلتَّمرینُ الثّالِثُ: ضَعِ الْمُتَرادِفاتِ وَ الْمُتَضادّاتِ فی مَکانِهَا الْمُناسِبِ. (مترادف‌ها و متضادها را در مکان مناسبش بگذار.)

الف. الَعَداوَه / الْأحْیاء / الَشِّمال / الَإِبتْعِاد / الْعْلی / تکَلَمَّ / ینَفَعُ / یعْلمُ / یبَکْی

ب. الَمُباراه / تذَکرَّ / أدْری / یبَتْدِئ / الَیْمَین / الَصَّدیق / الَقْاعَه / الَقْیام / الَسَّیئِّ

الفب
یَدْری (می‌داند) = یعْلمُیَنتَهی (به پایان می‌رسد) ≠ یبَتْدِئ (آغاز می‌شود)
یضْحَکُ(می‌خندد)  ≠ یبَکْی (می‌گرید)الَمُسابقَه (هماوردی) = الَمُباراه
یضُرُّ (زیان می‌رساند) ≠ ینَفَعُ (سود می‌رساند)نسِیَ (فراموش کرد) ≠ تذَکرَّ (به یاد آورد)
الَیْسَار (چپ) = الَشِّمالالَشِّمال (چپ) ≠ الَیْمَین (راست)
الَأْمْوات (مردگان)  ≠ الْأحْیاء (زندگان)أعْلمُ (می‌دانم) = أدْری
الَصَّداقهَ (دوستی) ≠ الَعَداوَه (دشمنی)الَحَسَن (نیک) ≠ الَسَّیئِّ (بد)
الَتقَّرُّب (نزدیک شدن) ≠ الَإِبتْعِاد (دور شدن)الَعَدوّ (دشمن) ≠ الَصَّدیق (دوست)
الَأْسْفَل (پایین، پایین تر) ≠ الْعْلی (بلندی)الَصّالهَ (تالار) = الَقْاعَه
سَکتَ (خاموش شد) ≠ تکَلَمَّ (سخن گفت)الَجُلوس (نشستن) ≠ الَقْیام (ایستادن)

الَتمَّرینُ الرابعُ: أکَمِلْ ترَجَمهَ الْآیاتِ وَ الحَدیثَ، ثمَ عیّن أدَاه الشَّرطِ وَ فعِلَ الشَّرطِ، وَ جوابهُ. (ترجمه آیه‌ها و حدیث را کامل کن؛ سپس ادات شرط و فعل ظرط و پاسخش را شناسایی کن.)

۱- ﴿ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ ﴾ البقره: // أدَاهَ الشَّرطِ: ما / فعِل الشَّرطِ: تَفْعَلُوا / جواب الشَّرطِ: یَعْلَمْ

و آنچه را از کار نیک انجام می‌دهید، خدا آن را می‌داند. (از آن آگاه است)

۲- ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ﴾ // أدَاهَ الشَّرطِ: إِنْ / فعِل الشَّرطِ: أَحْسَنْتُمْ / جواب الشَّرطِ: أَحْسَنْتُمْ

اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کرده اید.

۳- ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً﴾ // أدَاهَ الشَّرطِ: إِنْ / فعِل الشَّرطِ: تَتَّقُوا / جواب الشَّرطِ: یَجْعَلْ

اگر از خدا پروا کنید، برایتان نیروی تشخیص حق از باطل قرار می‌دهد.

۴- مَن سألَ فی صِغره، أجابَ فی ِکبره. // أدَاهَ الشَّرطِ: من / فعِل الشَّرطِ: سأل / جواب الشَّرطِ: أجاب

هر کس در خردسالی اش بپرسد، در بزرگسالی اش پاسخ می‌دهد.

۵- مَنْ زَرَعَ الْعُدْوانَ، حَصَدَ الْخُسْرانَ. // أدَاهَ الشَّرطِ: مَنْ / فعِل الشَّرطِ: زَرَعَ الْعُدْوانَ / جواب الشَّرطِ: حَصَدَ الْخُسْرانَ

– هر کس دشمنی بکارد، زیان می‌درود  /  – هر کس دشمنی کاشت، زیان درو کرد.

۶- إذا غَضبْتَ، فَاسْکُتْ. // أدَاهَ الشَّرطِ: إذا / فعِل الشَّرطِ: غَضبْتَ / جواب الشَّرطِ: اسْکُتْ

– هر گاه خشمگین شدی، سکوت کن.

اَلتَّمرینُ الْخامِسُ: تَرْجِمِ الْأفَعالَ فِی الْجُمَلِ التّالیَهِ؛ ثُمَّ عَیِّنْ نَوعَها وَ صیغَتَها. (فعل‌ها را ترجمه کن در جمله‌های زیر؛ سپس نوع آنها و صیغه آنها را شناسایی کن.)

 اَلجُملهُ العَرَبیهُّاَلتَّرجَمَهُ الْفارِسیَّهُ
۱لا تکْتبْ عَلیَ الْأثَرِ التاّریخیِّ.بر روی آثار تاریخی [چیزی] ننویس.
۲اَلْفَریقانِ یَتَعادَلانِ مَرَّهً ثانیَهً.دو تیم دومین بار [هم] برابر شدند
۳امِتْلَأ اَلمَلعَبُ بِالْمُتَفَرِّجینَ.ورزشگاه از تماشاچیان پر شد.
۴رَجاءً، فکِّروا قبَلَ الکَلامِ.لطفا پیش از سخن بیندیشید.
۵إنّی سَجَّلْتُ هَدَفَینِ.من دو گل را ثبت کردم.
 نَوعُ الْفِعْلِصیغَهُ الْفِعْلِ
۱لا تکْتبْ عَلیَ الْأثَرِ التاّریخیِّ.للمخاطب (مفرد مذکر مخاطب)
۲اَلْفَریقانِ یَتَعادَلانِ مَرَّهً ثانیَهً.الغائبین (مثنای مذکر غایب)
۳امِتْلأ اَلمَلعَبُ بِالْمُتَفَرِّجینَ.للغائب (مفرد مذکر غایب)
۴رَجاءً، فکِّروا قبَلَ الکَلامِ.للمخاطبینَ (جمع مذکر مخاطب)
۵إنّی سَجَّلْتُ هَدَفَینِ.للمتکلم وحده (متکلم وحده)
انواع «من»

اَلْبَحثُ الْعـِلـمـیّ

اِبحَث عَن نَصّ قَصیر حَولَ عَجائِب مَخلوقاتِ الله. (به دنبال متن کوتاهی درباره شگفتی های آفریدگان خدا بگرد.)

تَفَکَّروا فِی کُلِّ شَیٍء وَ لا تَفَکَّروا فی ذاتِ اللهِ. (در هر چیزی بیندیشید [ولی] در ذات خدا نیندیشید.)

پی دی اف درس سوم از کتاب عربی پایه یازدهم انسانی
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا