اعراب و تحلیل صرفی

فعل ماضی: در عربی ۱۴ صیغه دارد و دارای یک ریشه‌ سه حرفی است = ذَهَبَ

 (ا، ت، ی، ن) نشانه‌های فعل مضارع است: یَذْهَبُ، یَذْهَبانِ.

امر حاضر از ۶ صیغه‌ مخاطب مضارع ساخته می‌شود.

صیغه: غائب، مخاطب، متکلم وحده و …. را صیغه‌ فعل می گویند.

صیغه فعل در عربی
تصویر متحرک
صیغ الأفعال

ثلاثی: فعل ثلاثی بر دو نوع است. ۱) مجرد ۲) مزید

ثلاثی مجرد: فعلی که در باب نرفته است و از سه حرف تشکیل شده: ذَهَبَ، نصروا.

ثلاثی مزید: فعلی که در باب‌های اِفْعال، تفعیل، مُفاعله و …. برود و از ۳ حرف بیشتر باشد: کَلَّمَ، یُنْزِلُ، اِسْتَخْرَجَ و ….

بابهای عربی
بابهای عربی
بابهای عربی
ثلاثی مزید
صرف فعل ثلاثی مزید

معرب: افعال مضارع به جز صیغه (۶ و ۱۲) معرب اند.

مبنی: فعل‌های ماضی، فعل‌های امر و صیغه‌ی ۶ و ۱۲ مضارع، مبنی اند.

فعل لازم: فعلی است که به «مفعول به» نیاز ندارد؛ مانند: جاءَ: آمد

فعل متعدی: فعلی که علاوه بر فاعل، «مفعول به» نیز دارد. کَتَبَ عَلیٌّ الدرسَ.

معلوم: فعلی است که فاعل دارد. مانند: کَتَبَ عَلیٌّ الدرسَ.

مجهول: فعلی است که به جای فاعل، نایب فاعل دارد؛ مانند: کُتِبَ الدرسُ

فعل مجهول در ماضی: عین الفعل آن کسره می‌گیرد و حروف متحرّک قبل از آن ضمه.

فعل مجهول در مضارع: عین الفعل آن فتحه می‌گیرد و حرف مضارع ضمه.

در زبان فارسی برای مجهول کردن فعل از مشتقات مصدر «شدن» استفاده می‌شود؛ مثال:

در جمله دارای فعل معلوم، فاعل معلوم است؛ ولی در جمله دارای فعل مجهول، فاعل ناشناس می‌باشد؛ یعنی حذف شده است.

در جمله «نگهبان در را گشود.» می‌دانیم فاعل نگهبان است؛ ولی در جمله «در گشوده شد.» فاعل نامشخص است.

کتبَ: نوشتکُتِبَ: نوشته شدیَکتبُ: می‌نویسدیُکتَبُ: نوشته می‌شود
ضَرَبَ: زدضُرِبَ: زده شدیَضربُ: می‌زندیُضرَبُ: زده می‌شود
عرَّفَ: شناساندعُرِّفَ: شناسانده شدیُعرّفُ: می‌شناساندیُعَرّفُ: شناسانده می‌شود
أنزَلَ: فرو فرستادأُنزِلَ: فروفرستاده شدیُنزِلُ: فرومی‌فرستدیُنزَلُ: فرو فرستاده می‌شود
استَخدَمَ: به کار گرفتاُستُخدِمَ: به کار گرفته شدیَستخدِمُ: به کار می‌گیردیُستخدَمُ: به کار گرفته می‌شود

بعد از فعل مجهول «نایب فاعل» می‌آید. نایب فاعل مانند فاعل مرفوع است؛ فقط فعل های متعدی مجهول می‌شوند.

سعید جعفری
سعید جعفری دبیر فارسی، عربی و انگلیسی

فعل عربی در یک نگاه

انواع فعل در عربی

برای تحلیل صرفی حرف باید به موارد زیر اشاره کنیم

حروف دو دسته می‌شوند: غیرعامل و عامل

حروفی اند که عمل و تغییری را از حیث اعراب (رفع و نصب و جر و جزم) در کلمه یا جمله پس از خود ایجاد نمی‌کنند. حروف غیرعامل دارای انواع مختلفی به قرار زیرند:

الف) حروف عطف: حروفی اند که برای پیوند دادن بین دو کلمه یا دو عبارت یا دو جمله که از نظر قواعد نحوی مشابه اند میان آنها واقع می‌شوند.

این حروف عبارتند از: واو، فاء، ثمّ، أو، أم، لکنْ، بَل، لا.

ب) حروف استقبال: سین (برای آینده نزدیک) و سوف (برای آینده دور) مانند: وسیعلمُ الذین ظلموا أیّ منقلبٍ ینقلِبونَ / سوفَ یعلمونَ.

ج) حروف استفهام: (أ) «هل» که بر دو جمله فعلیه و اسمیه وارد می‌شود چه در نفی و چه در اثبات مانند: ألمَ تعلَمْ؟ / أصلاتُکَ تأمرُکَ أنْ نترُکَ ما یعبُدُ آباؤنا؟

د) حروف نفی: لا: أکثرُهم لا یعقِلون؛ ما: و ما قَتلوهُ یقیناً.

گوشزد: برخی از حروف مبنی بر ضمه و برخی مبنی بر فتحه و برخی مبنی بر کسره و برخی دیگر مبنی بر سکون اند.

مانند: حیثُ: مبنی بر ضمه. ثمَّ: مبنی بر فتحه.  / لـِ: مبنی بر کسره. / مِنْ: مبنی بر سکون.

حروفی اند که عمل و تغییری را از حیث اعراب (رفع و نصب و جر و جزم) در کلمه یا جمله پس از خود ایجاد می‌کنند. حروف عامل دارای انواع مختلفی به قرار زیرند:

الف) حروف جار: حروفی هستند که پیش از اسم آمده و باعث جر آنها می‌گردند مانند: واللهُ علی کل ِّشیءٍ قدیرٌ.

ب) حروف ناصب: حروفی هستند که قبل از فعل مضارع درآمده و باعث نصب آن می‌شوند.

حروف ناصب عبارتند از: أنْ، لَنْ، کَی، إذَن، (لـِ) و (حتّی).

مانند: لَنْ تنالوا البرَّ حتّی تنفِقوا مما تحبون.

ج) حروف جازم: حروفی هستند که پیش از فعل آمده و باعث جزم آنها می‌شوند.

حروف جازم عبارتند از: لَمْ، لَمّا، لام امر، لای نهی، إنْ شرطی(اگر).، مَنْ(هرکس)، ما(هرچه)،

مثال: مَنْ یجتَهِدْ یصِلْ الی مایرید. [إن، مَن، ما: دو فعل را جزم می دهند]

«لـ» در عربی
انواع لام
«لـ» در عربی
انواع «لـ»

د) حروف مشبهه بالفعل: حروفی هستند که در ابتدای جملات اسمیه درآمده؛ اسم خود را منصوب و خبر خود را مرفوع می نماید، مانند: إنّ اللهَ سمیعٌ علیمٌ.

حروف مشبهه بالفعل عبارتند از: إنَّ، أنَّ، کأنَّ، لکنَّ، لَیْتَ، لَعَلّ.

حروف مشبهه بالفعل
حرف در عربی
انواع «ان»
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا