فعالیت های نوشتاری
۱- چهار واژۀ مهم املایی از متن درس بیابید و برای هر کدام، یک متضاد و یک مترادف بنویسید. –
کلمه | مترادف | متضاد |
عظیم | بزرگ | صغیر |
حامیان | حمایت کننده | دشمنان |
رها | آزاد | اسیر |
عزت | ارجمندی | ذلت |
۲- جملههای زیر را به اجزای آن تجزیه کنید؛ سپس هسته و نوع وابستۀ گروههای اسمی را مشخص کنید.
◙ دشمن بی رحم، بمب بر مردم بی گناه، فرومی ریخت.
◙ این ملّت شجاع، در هشت سال، حماسههای شگفت انگیز آفریدند.
نهاد | مفعول | متمّم | فعل |
دشمن بی رحم | بمب | بر مردم بی گناه | فرومی ریخت |
این ملّت شجاع | حماسههای شگفتانگیز | در هشت سال | آفریدند |
۳- در متن درس، یک تشبیه بیابید و رکنهای اوّل و دوم آن را مشخص کنید.
– جوانان سرزنده و پاک آیین میهن اسلامی (مشبه)، همانند (ادات) قلل (مشبه به) استوار و پایدارند (وجه شبه).
الفبای خطّ فارسی در مقایسه با الفبای خطهای مشهور دنیا، پرنقطه ترین است؛ بنابراین، در نوشتن املا لازم است حرفهای یک نقطه ای، دو نقطه ای و سه نقطه ای را بشناسیم و نقطۀ هر حرف را در جای خاصّ آن قرار دهیم. مثال: نزد، ترد، بنی، نبی.
◙ ای ایستاده در چمن آفتابی معلوم / وطن من! / ای تواناترین مظلوم / تو را دوست دارم!
قلمرو زبانی: مظلوم: ستم دیده / قلمرو ادبی: ای وطن: استعاره
بازگردانی: ای سرزمین من، ای استوار در سرسبزی، ای آفتاب آشکار، ای مظلومترین سرزمین که تواناترین سرزمینی. تو را دوست دارم.
◙ ای آفتاب شمایل دریادل / که نام خیابانهایت را شهیدان برگزیدهاند / ای فروتن نیرومند! / ایستادهایم در کنار تو، سبز و سربلند /
قلمرو زبانی: شمایل: چهره / برگزیدن: انتخاب کردن (بن ماضی: برگزید؛ بن مضارع: برگزین) / قلمرو ادبی: آفتاب شمایل: تشبیه (کسی که چهره اش مانند آفتاب است) / دریا دل: تشبیه (کسی که دلش مانند دریا بخشنده است.) / سبز: مجاز از شاداب
بازگردانی: ای وطن که صورتت مانند آفتاب و دلت همچون دریا است. ای وطن که شهیدان بسیاری داده ای. ای فروتن توانمند. ما شاداب و سرافراز از تو دفاع می کنیم.
◙ و تو آن درخت گردوی کهنسالی / و بیش از آنکه من خوف تبر را نگرانم، / تو ایستادهای
قلمرو زبانی: خوف: ترس / را: برای / قلمرو ادبی: تو آن درخت گردوی کهنسالی: تشبیه
بازگردانی: و تو مانند درخت گردوی کهنسال، شکوه مندی. بیشتر از آنکه من از ترس تبر نگران باشم تو استوار ایستادهای.
◙ و پسران تو / مردان نیایش و شمشیرند / و مادران صبوری داری / و پدرانی به غایت، جرئتمند. / دوست دارم تو را / آنگونه که عشق را / دریا را / آفتاب را … /
قلمرو زبانی: به غایت: بینهایت / جرئتمند: باجرأت / قلمرو ادبی: شمشیر: مجاز از جنگ / آنگونه که عشق: تشبیه
بازگردانی: پسران این سرزمین مردان دعا و نماز و جنگ اند. مادرانت بردبارند و پدرانت بسیار نترس. عشق من به تو مانند عشق به عشق، دریا، آفتاب است.
◙ ای مجمعالجزایر گلها، خوبیها! / ای بهار استوار! / ای اقیانوس مواج عاطفه و خشونت …، / ای شکیبای شکوهمند!
قلمرو زبانی: مجمع الجزایر: چندین جزیره نزدیک به هم / قلمرو ادبی: مجمعالجزایر گلها: استعاره (تو مانند سرزمین گلی) / ای بهار استوار: استعاره / اقیانوس مواج عاطفه و خشونت: تشبیه (عاطفه و خشونت مانند اقیانوس است)
بازگردانی: تو مانند گلستان و مجمع خوبی هایی، مانند بهار سرسبزی و استواری. تو لبریز از عاطفه و احساس و خشمی. تو شکیبا و شکوهمندی.
◙ کجای زمین از تو عاشقتر است؟ … / من از تو برنمیگردم تا بمیرم / و مرگ در کنار تو زندگی است / تو را دوست میدارم …
قلمرو زبانی: برگشتن: (بن ماضی: برگشت؛ بن مضارع: برگرد) / قلمرو ادبی: از کسی برگشتن: کنایه از به کسی پشت کردن و او را کنار گذاشتن / کجای زمین از تو عاشقتر است؟: استعاره / مرگ در کنار تو زندگی است: متناقض نما (سالهای بعد می خوانید.)
بازگردانی: تو از همه سرزمین ها برتری. من به تو پشت نمی کنم. مرگ برای تو زندگی جاودان است. تو را دوست دارم.
◙ چقدر به اقیانوس میمانی! / برای تو و به خاطر تو / ای پهلوان فروتن! / خدا چقدر مهربانیاش را وسعت داد
قلمرو زبانی: مانستن: مانند بودن (بن ماضی: مانست؛ بن مضارع: مان) / قلمرو ادبی: به اقیانوس میمانی: تشبیه
بازگردانی: تو مانند اقیانوسی. ای سرزمین پهلوانان فروتن. خدا لطف کرد که تو را نصیب ما کرد.
◙ در دورهای کویر طبس / آن اتفاق / یادت هست؟ / نه من بودم و نه هیچکس / خدا بود و گردباد…
قلمرو زبانی: دورهای کویر: کویر دوردست / قلمرو ادبی: تلمیح: اشاره به رخدادی دارد که چند بالگرد آمریکایی بر آن بودند پنهانی وارد ایران شوند و طوفان شن باعث فروپاشی نقشه آنها شد.
بازگردانی: در کویر دوردست کویر، یادت هست که چه رخ داد. آن جا فقط خدا بود و بس.
◙ وطن من، آه ای پوپک مؤّدب! / ای رویینتن متواضع! / ای متواضع رویینتن! / ای وطن من!
قلمرو زبانی: پوپک: هدهد / مؤّدب: با ادب / رویینتن: آنکه بدنی نیرومند دارد و ضربۀ اسلحه بر او اثر ندارد. / قلمرو ادبی:
بازگردانی: تو مانند هدهد با ادبی. ای نیرومند و آسیب ناپذیر، ای میهن من.