الدَّرسُ الثّامِنُ: الإعتِمادُ عَلَی النَّفسِ

لغات درس هشتم

تَخْرُجُ عُصْفورَهٌ مِنْ عُشّها فی مَزرَعَهٍ کَبیرَهٍ وَ تَقولُ لِفِراخِها:

(گنجشکی از لانه اش در کشتزاری بزرگ بیرون می‌آید و به جوجه‌هایش می‌گوید.)

«یا فرِاخی، عَلیَکُنَّ بِمُراقَبَهِ حَرَکاتِ صاحِبِ الْمَزرَعَهِ. ماذا یَقولُ وَ یَفعَلُ.»

(ای جوجه‌ها، باید مراقب کارهای مزرعه دار باشید. چه می‌گوید و چه می‌کند.)

الَفَرْخُ الْأوَّلُ: صاحِبُ المَزرَعَهِ مَعَ جارِه یَذهَبانِ إلی شَجَرَتَینِ وَ یَجلِسانِ بَینَهُما.

(جوجه یکم: زمین دار با همسایه اش به سوی دو درخت می‌رود و میان آن دو می‌نشینند.)

الَفَرْخُ الثاّنی: زَوجَهُ صاحِبِ المَزرَعَهِ وَ جارَتُها تَذهَبانِ إلی نَفْسِ الشَّجَرَتَینِ.

(جوجه دوم: همسر زمین دار و همسایه اش به سوی همان دو درخت می‌روند.)

اَلْفَرْخُ الثّالِثُ: اَلْجیرانُ یَجلِسونَ عَلَی الْیَمینِ.

(جوجه سوم: همسایگان مرد سمت راست می‌نشینند.)

اَلْفَرْخُ الْأوَّلُ: اَلْجاراتُ یَجْلِسْنَ عَلَی الْیَسارِ.

(جوجه یکم: همسایگان زن سمت چپ می‌نشینند.)

اَلْفَرْخُ الثّانی: مَا الْخَبَرُ؟ ماذا یَفعَلونَ؟ أَ هذِه ضیافَهٌ؟

(جوجه یکم: چه خبر؟ چه می‌کنید؟ آیا این مهمانی است.)

اَلْفَرْخُ الثّالِثُ: اَلنِّساءُ یَجلِبْنَ الطَّعامَ وَ الْخُبْزَ وَ یَجلِسْنَ جَنْبَ الْمائِدَهِ.

(جوجه سوم: زنان خوراک و نان می‌آورند و کنار سفره می‌نشینند.)

اَلْفَرْخُ الْأوَّلُ: اَلرِّجالُ یَجمَعونَ الْحَطَبَ وَ یَجلِبونَ الْماءَ وَ بَعْدَ ذلِکَ یَلْعَبونَ.

(جوجه یکم: مردان هیزم گرد می‌آورند و آب می‌آورند و پس از آن بازی می‌کنند.)

تَرجِعُ الْأُمُّ وَ تَسْأَلُ فِراخَها: ماذا حَدَثَ؟  

(مادر بازمی‌گردد و از جوجه‌ها می‌پرسد: چه شد؟)

اَلْفَرْخُ الثّانی: صاحِبُ الْمَزرَعَهِ طَلَبَ الْمُساعَدَهَ مِنْ جیرانِهِ لِجَمْعِ الْقَمْح.ِ عَلیَنا بِالفِرارِ.

(جوجه دوم: زمین دار از همسایگانش برای جمع گندم یاری خواست. باید بگریزیم.)

أُمُّ الْفِراخِ: لا؛ نَحْنُ فی أَمانٍ فی عُشِّنا.

(مادر جوجه‌ها: نه؛ ما در آشیانه مان در امانیم.)

فِی الْیَومِ الثّانی تَخْرُجُ الْعُصْفورَهُ مِنَ الْعُشِّ وَ تَقولُ لِفِراخِها:

(روز دوم گنجشک از لانه بیرون می‌رود و به جوجه‌هایش می‌گوید:)

«عَلَیکُنَّ بِالْمُراقَبَهِ؛ إضاعَهُ الْفُرصَه غُصَّهٌ.»

(باید [همه چیز را] بپایید؛ از دست دادن فرصت اندوه‌آور است.)

بَعْدَ رُجوعِ الْأُمِّ قالَ الْفَرْخُ الثّالِثُ:

(پس از بازگشت مادر جوجه سوم گفت:)

«صاحِبُ الْمَزرَعَهِ طَلَبَ الْمُساعَدَهَ مِنْ أَقْرِبائِهِ لِجَمْعِ الْمَحصولِ. عَلَینا بِالْفِرارِ.» (زمین دار برای جمع کشت از خویشاوندانش یاری خواست. باید بگریزیم.)

أُمُّ الْفِراخِ: نَحنُ فی أَمانٍ. (مادر جوجه‌ها: ما در امانیم.)

فِی الْیَومِ الثّالِثِ: (روز سوم:)

اَلْفِراخُ: سَمِعْنا أَنَّ صاحِبَ الْمَزرَعَهِ یَقولُ: «سَأَبدَأُ بِجَمْعِ الْقَمحِ بِنَفْسی غَداً.»

(جوجه‌ها: شنیدیم که زمین دار می‌گوید: من خودم فردا شروع به جمع گندم می‌کنم.)

خافَتْ أُمُّ الْفِراخِ وَ قالَتْ: «اَلْآنَ عَلَینا بِالْمُهاجَرَهِ.»

(مادر جوجه‌ها ترسید و گفت: اکنون باید بکوچیم.)

اَلْفِراخُ یَسْأَلْنَ أُمَّهُنَّ: «لِماذا عَلَینا بِالْمُهاجَرَهِ؟! هوَ وَحیدٌ وَ بِلا صَدیقٍ».

(جوجه‌ها از مادرشان می‌پرسند: «چرا باید بکوچیم؟ او تنهاست و بدون دوست.»)

اَلْأُمّ: عِندَما یَعْتَمِدُ الْإنسانُ عَلی غَیرِه؛ لا یَفعَلُ شَیئاً مُهِمّاً؛

(مادر: هنگامی‌که آدمی به دیگران اعتماد می‌کند، کار ارزنده ای انجام نمی‌دهد.)

وَ عِنْدَما یَعْتَمِدُ عَلی نَفْسِهِ؛ یَقدِرُ عَلی کُلِّ شَیءٍ.

(هنگامی که به خودش تکیه می‌کند، بر هر کاری تواناست.)

فعل مضارع ( ٧)

اَلْفِعلُ الْمُضارِعُ ( یَفْعَلونَ ، یَفْعَلْنَ ، یَفْعَلانِ ، تَفْعَلانِ)

ماذا یَفعَلونَ؟ (چه می‌کنید؟)                                  ماذا یَرفَعنَ؟ (چه را بالا می‌برند؟)

هُمْ یَحصُدونَ الْقَمْحَ. (ایشان گندم درو می‌کنند.)                 هُنَّ یَرفَعنَ جوَائزِهُنَّ. (ایشان جایزه‌هایشان را بالا می‌برند.)

إلیٰ أَینَ یَذهَبانِ؟ (کجا می‌روند؟)               أ هُما تَکتُبانِ فِی الدَّفتَرِ؟ (آیا آن دو در دفتر [چیزی] می‌نویسند؟)

هُما یَذهَبانِ إلیٰ بَیتِهِما. (آن دو به خانه شان می‌روند؟)  لا؛ هُما تَنظُرانِ إلیٰ صورَتَینِ. (نه؛ آن دو به دو عکس نگاه می‌کنند؟)

فنّ ترجمه

به دو جمله زیر دقتّ کنید.

الف) أنَتمُا تَعْمَلانِ جَیِّداً.                                                     شما به خوبی کار می کنید.

ب) هُما تَعْمَلانِ جَیِّداً.                                                       آن‌ها به خوبی کار می کنند.

از کجا بدانیم معنای «تَعْمَلانِ» چیست؟

با توجّه به قاعده ای که خواندید؛ این جمله‌ها را ترجمه کنید.

١- هاتانِ الْبنْتانِ تَکْتُبانِ واجِبَهمُا؛ أ أنَتمُا تَکْتُبانِ أَیضاً؟ (آن دو دختر تکلیفشان را می‌نویسند. آیا شما دو نفر هم [تکلیفتان را] می‌نویسید؟)

٢- هُما جارَتانِ نظَیفَتانِ. إنَّهمُا تَغسِلانِ ساحهَ البَیتِ. أ أنَتمُا تَعرِفانِهِما؟ (آن دو، همسایگان پاکیزه‌ای اند. آن دو حیاط خانه را می‌شویند. آیا شما دو نفر آن دو را می‌شناسید؟)

سعید جعفری
Follow by Email
YouTube
LinkedIn
LinkedIn
Share
Instagram
Telegram
پیمایش به بالا